اينک که کم و بيش چهل روز است از بازداشت مريم بهرمن به اتهام کلی اقدام عليه امنيت ملی میگذرد، ديگر در سکوت به انتظار نشستن معنايی ندارد. به باور ما، طرح اين اتهام در بارهی مريم بهرمن که هميشه کردار و انديشهاش با شفافيت و به صراحت در راستای توسعهی اجتماعی و تثبيت و تقويت ساختارهايی بوده که حقوق شهروندی را، به معنای مطلق کلمه، تأمين میکنند، اساسا محلی از اعراب ندارد.
باری، مريم بهرمن دغدغهای جز فعاليت سالم اجتماعی نداشته و مشخصه و لازمهی جامعهی سالم و قانونگرا فعاليت اجتماعیست. بازداشت چنين فعالی با مبانی و اصول مردمسالاری و مدنيت سازگار نيست و شائبهی نقض حقوق اساسی و اصل برائت شهروندان را در پی میآورد. نسبت دادن اين اتهام، خاصه با توجه به مشی و منش مريم بهرمن که فعالی اجتماعی و مدنی با روحيهای مسؤوليتپذير در قبال فعاليتهايش است، منافات کامل با صدور حکم بازدداشت در بارهی او و طولانی شدن مدت آن دارد.
علاوه بر اين، با وجود بازداشت او، آموختهايم که در چنين شرايطی برای هر فردی حقوق مشخصی تعريف میشود که رعايت آنها از سوی نهادهای مسؤول وظيفهای مسلم است و از اين جملهاند رعايت کرامت انسانی از جهات مختلف، امکان دسترسی به وکيل و عدم انسداد خبری و ارتباطی، به ويژه از لحاظ تماس شنيداری و ديداری با اعضای خانواده، نگهداری در شرايط مساعد و پرهيز از نگهداری به طور انفرادی. به اين ترتيب، ضمن اعلام اعتراض جدی به طرح چنين اتهامی عليه مريم بهرمن و بازداشتش، خواستار آزادی فوری او بدون هيچ قيد و شرطی هستيم. رهايی از وضع موجود حق مسلم شخصی با مشخصات مريم بهرمن است و هر شرايطی جز اين، يعنی نقض حقوق بديهی وی.
به طول انجاميدن زمان بازداشت مريم بهرمن، به رغم سه نوبت ملاقات کوتاه با اعضای خانواده در ماه نخست بازداشت، مايهی شکلگيری و دامن زدن به نگرانیهای روزافزون شده است، از جمله: احتمال نگهداری وی به طور انفرادی و وارد کردن انواع فشار به او برای تن دادن و اعتراف به عناوين خاص اتهام وارده و نظير اينها.
از بیستويک ارديبهشت ماه تا کنون، برخورداری از حقوق اساسی آزادی و امنيت را برای مريم در سکوت انتظار کشيدهايم. اکنون تداوم اين وضعيت نشانهی بیمسؤوليتی دستاندرکاران مرتبط است و در نتيجه موجب وهن جامعهی مدعی آزادی، اخلاق و امنيت. ديگر آن گونه انتظار کشيدن نه تنها جفايیست به مريم بلکه چنين رفتاری فرو شدن از باور به مفهوم آزادی و امنيت و اعتنا به حقوق مسلم هر شهروند است.
پس، همچنان «در انتظار آزادی»، نه در سکوتی مبهم و بیمعنا، بلکه با فراخوان صدايی معترض و حقطلبانه.
باری، مريم بهرمن دغدغهای جز فعاليت سالم اجتماعی نداشته و مشخصه و لازمهی جامعهی سالم و قانونگرا فعاليت اجتماعیست. بازداشت چنين فعالی با مبانی و اصول مردمسالاری و مدنيت سازگار نيست و شائبهی نقض حقوق اساسی و اصل برائت شهروندان را در پی میآورد. نسبت دادن اين اتهام، خاصه با توجه به مشی و منش مريم بهرمن که فعالی اجتماعی و مدنی با روحيهای مسؤوليتپذير در قبال فعاليتهايش است، منافات کامل با صدور حکم بازدداشت در بارهی او و طولانی شدن مدت آن دارد.
علاوه بر اين، با وجود بازداشت او، آموختهايم که در چنين شرايطی برای هر فردی حقوق مشخصی تعريف میشود که رعايت آنها از سوی نهادهای مسؤول وظيفهای مسلم است و از اين جملهاند رعايت کرامت انسانی از جهات مختلف، امکان دسترسی به وکيل و عدم انسداد خبری و ارتباطی، به ويژه از لحاظ تماس شنيداری و ديداری با اعضای خانواده، نگهداری در شرايط مساعد و پرهيز از نگهداری به طور انفرادی. به اين ترتيب، ضمن اعلام اعتراض جدی به طرح چنين اتهامی عليه مريم بهرمن و بازداشتش، خواستار آزادی فوری او بدون هيچ قيد و شرطی هستيم. رهايی از وضع موجود حق مسلم شخصی با مشخصات مريم بهرمن است و هر شرايطی جز اين، يعنی نقض حقوق بديهی وی.
به طول انجاميدن زمان بازداشت مريم بهرمن، به رغم سه نوبت ملاقات کوتاه با اعضای خانواده در ماه نخست بازداشت، مايهی شکلگيری و دامن زدن به نگرانیهای روزافزون شده است، از جمله: احتمال نگهداری وی به طور انفرادی و وارد کردن انواع فشار به او برای تن دادن و اعتراف به عناوين خاص اتهام وارده و نظير اينها.
از بیستويک ارديبهشت ماه تا کنون، برخورداری از حقوق اساسی آزادی و امنيت را برای مريم در سکوت انتظار کشيدهايم. اکنون تداوم اين وضعيت نشانهی بیمسؤوليتی دستاندرکاران مرتبط است و در نتيجه موجب وهن جامعهی مدعی آزادی، اخلاق و امنيت. ديگر آن گونه انتظار کشيدن نه تنها جفايیست به مريم بلکه چنين رفتاری فرو شدن از باور به مفهوم آزادی و امنيت و اعتنا به حقوق مسلم هر شهروند است.
پس، همچنان «در انتظار آزادی»، نه در سکوتی مبهم و بیمعنا، بلکه با فراخوان صدايی معترض و حقطلبانه.
جمعی از فعالان اجتماعی و حقوق زنان
30 خرداد 1390
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر