tag:blogger.com,1999:blog-60823081267701207852024-03-13T07:51:51.099-07:00صدای زندانیصدای زندانی حمایت از زندانیان سیاسی و غیر سیاسی در بند های جمهوری اسلامی ! تمام افراد بشر آزاد به دنيا می آيند و از لحاظ حيثيت و حقوق با
هم برابرندUnknownnoreply@blogger.comBlogger717125tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-85484394217383144502011-12-26T10:04:00.000-08:002011-12-26T10:04:16.020-08:00صدای زندانی<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">
<div style="color: #990000; font-family: Georgia,"Times New Roman",serif; text-align: center;">
<span style="font-size: large;">وبلاگ صدای زندانی تا اطلاع ثانوی بروز نخواهد شد زین پس به گروه فیسبوک صدای زندانی مراجعه فرمایید. با سپاس</span></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
</div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://www.facebook.com/groups/183113625035464/"><img border="0" src="http://profile.ak.fbcdn.net/hprofile-ak-snc4/50502_102849331815_4985514_n.jpg" /> </a></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<span style="font-size: small;"><b><span style="color: #3d85c6;">با کلیک بر روی لوگو وارد فیسبوک صدای زندانی خواهید شد </span></b></span></div>
</div>Unknownnoreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-60678414217093517532011-09-04T21:47:00.001-07:002011-09-04T21:47:52.125-07:00اسامی بازداشت شدگان نا آرامی های آذربایجان<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">
<span style="background-color: #6fa8dc;">خبرگزاری هرانا -</span> در طی روزهای اخیر دهها
تن از فعالین سیاسی و مدنی در شهرهای مختلف آذربایجان بازداشت شدند، این
در حالی است که روز گذشته نیز در حین تجمعات مسالمت آمیز مردمی در دو شهر
تبریز و ارومیه دهها تن از شهروندان معترض بازداشت شدند.
<br />
<div style="text-align: justify;">
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سیامک کریمی، بهزاد اقدسی، مصطفی
قلیزاده، مرتضی فروغی، فرهاد ساعلی و ولی حسیننژاد از فعالین شهرستان
مراغه روز چهارشنبه ۹ شهریور توسط ماموران اداره اطلاعات مراغه بازداشت
شدند.</div>
<div style="text-align: justify;">
مجید و توحید جوادی در شب یازدهم شهریور
در منزل پدریشان بازداشت و صبح امروز به بازپرسی شعبه پنجم دادگاههای
عمومی و انقلاب شهرستان ارومیه که ریاست آن را قاضی حسینی آذر بر عهده
دارد، منتقل شدند.</div>
<div style="text-align: justify;">
ابراهیم نوری از شهرستان اهر، حمید منافی
نظرلو، عزیز یکانلو، جاوید نوری، رحمان نوری، محمد حقی، ناصر عابدینی، مهدی
برگشادی، حسن عظیمی، ناصر حقی در ارومیه و کیان پیغامی در تبریز از جمله
بازداشت شدگان هستند.</div>
<div style="text-align: justify;">
بر اساس گزارشات رسیده عباس لسانی از
رهبران معترضین در سال ۸۵ نیز به اداره پیگیری وزارت اطلاعات به صورت تلفنی
احضار شده است که وی از مراجعه به آنجا تاکنون سرباز زده است.</div>
<div style="text-align: justify;">
هم چنین کمیته گزارشگران حقوق بشر نیز در گزارشی اعلام کرد فرانک فرید از فعالان حقوق زنان در تجمعات ارومیه بازداشت شده است.</div>
<div style="text-align: justify;">
شایان ذکر است، تا کنون آمار دقیقی از
بازداشت شدگان تجمعات روز گذشته اعلام نشده است و مسئولین قضایی و امنیتی
نیز به مانند تظاهرات هفته گذشته سکوت کردهاند، این در حالی است که در
تظاهرات هفته گذشته بازداشت شدگان در دو دسته ۷۰ و ۱۲۰ نفره از
بازداشتگاههای اداره اطلاعات، نیروی انتظامی و زندان مرکزی ارومیه آزاد
شدند.</div>
</div>
Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-13922715835502199632011-08-31T21:11:00.000-07:002011-08-31T21:11:58.885-07:00افزایش فشارها بر نسرین ستوده، زندانی سیاسی و خانواده اش<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="http://www.hra-news.org/images/stories/N/nasrin-sotoudeh.b.jpg" imageanchor="1" style="clear: right; float: right; margin-bottom: 1em; margin-left: 1em;"><img border="0" height="200" src="http://www.hra-news.org/images/stories/N/nasrin-sotoudeh.b.jpg" width="200" /></a></div><b>خبرگزاری هرانا </b>- هر روز فشارهای بیشتری بر نسرین ستوده ، زندانی سیاسی و وکیل دادگستری و خانواده اش وارد می شود . <br />
<div style="text-align: justify;">به گزارش خبرنگار کلمه، هر بار در هنگام ملاقات نسرین ستوده با خانواده اش، مسوولان امنیتی و زندان فشارهایی را بر این خانواده و زندانی وارد می کنند تا جایی که در یکی از هفته های گذشته آنها همه خانواده ستوده را بازداشت کردند موضوعی که موجب تحریم ملاقات از سوی نسرین ستوده شد . </div><div style="text-align: justify;">خانواده ستوده همچنین وقتی روز یکشنبه، ششم شهریورماه در سالن ملاقات زندان حاضر شدند باز با محدودیت جدیدی روبه رو شدند . مسوولان زندان به خواهر نسرین ستوده، گیتی که او نیز وکیل پایه یک دادگستری است اعلام کردند که حق ملاقات با خواهر زندانی اش را ندارد. این در حالی است که تمام اعضای درجه یک خانواده بدون هیچ محدودیتی می توانند زندانی شان را ملاقات کنند .</div>با این همه خانواده ستوده تاکید کردند خانم دکتر گیتی ستوده سابقهی هیچ نوع فعالیت سیاسی ندارد اما مسوولان سالن ملاقات زندان اوین اعلام کردند که سرپرست دادسرای اوین دستور داده که گیتی ستوده مجاز به ملاقات با خواهرش نسرین ستوده نیست. خانواده این زندانی سیاسی معتقدند که این رفتارها چیزی جز افزایش فشار بر نسرین ستوده و خانوادهاش نیست</div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-60125157858092102602011-08-31T21:08:00.000-07:002011-08-31T21:08:55.487-07:00اعتصاب غذای نامحدود اشکان ذهابیان در زندان متی کلای بابل<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="http://www.hra-news.org/images/stories/A/ashkan-zahbian.jpg" imageanchor="1" style="clear: right; float: right; margin-bottom: 1em; margin-left: 1em;"><img border="0" src="http://www.hra-news.org/images/stories/A/ashkan-zahbian.jpg" /></a></div>به گزارش جرس این عضو شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت پس از گذراندن بیش از نیمی از ۶ ماه حکم حبس در زندان متی کلا بابل، در اعتراض به ممانعت غیرقانونی از آزادیاش و همچنین شرایط این زندان از سحرگاه روز سه شنبه ۸ شهریو ماه مقارن با آخرین روز ماه رمضان در اعتراض به شرایط نامناسب زندان دست به اعتصاب غذای نامحدود (تر) زده است. <br />
اشکان ذهابیان اعلام کرده است که تا زمان تحقق خواستههایش اعتصاب غذا خواهد کرد. وی گفته است تنها آب و چند استکان چایی و قند در روز مصرف خواهد کرد. <br />
ذهابیان از یک ماه پیش تا کنون با توجه به تحمل نیمی از دوره حبس غیرقانونیاش، در خواست استفاده از حق آزادی مشروط کرده است و علی رغم موافقت ضمنی دادستان بابل، قاضی پرونده و مسئولان زندان، با اعمال فشار نهادهای امنیتی تا کنون از این حق اولیه هر زندانی محروم بوده است. ...<br />
<a name='more'></a>همچنین این فعال دانشجویی از چهار ماه پیش تا کنون که به زندان متی کلا بابل منتقل شده دراقدامی خلاف ایین نامه سازمان زندانها، در بند قاتلین و سارقین زندان متی کلا بابل نگهداری شده است و تا کنون بارها توسط دیگر زندانیان مورد آزار و اذیت واقع شده است. وی بارها درخواست داده است که به بند زندانیان سیاسی منتقل شود، اما مسئولان زندان از این کار خودداری کردهاند. <br />
در این مدت وی از حقوق یک زندانی عادی نیز محروم بوده است. به عنوان مثال هر بار که خانوادهاش برای وی کتاب به زندان متی کلا بردهاند، کارمندان زندان گفتهاند که این زندانی نمیتواند از کتاب بهرهمند باشد. یا در اقدام خلاف قانون دیگر این فعال دانشجویی با محدودیتهایی در سهمیه تماس تلفنیاش روبرو شده است. <br />
<br />
گفتنی است این عضو شورای عمومی دفتر تحکیم ۱۲ اردیبهشت ماه سال جاری در پی احضار و مراجعه به اداره اطلاعات ساری برای بار سوم بازداشت شد و پس از ۴۳ روز بازداشت غیرقانونی در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات شهر ساری (بازداشتگاه شهید کچویی) به زندان متی کلا بابل منتقل شد. <br />
اشکان ذهابیان برای اولین بار در ۲۶ خرداد سال ۸۸ تنها چهار روز پس از کودتای انتخاباتی، در جریان تجمع دانشجویان دانشگاه مازندران، در اثر ضرب و شتم شدید نیروهای انصار بیهوش و سپس توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. <br />
<br />
وی برای دومین بار در ۱۲ آبان همان سال به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به خاطر فعالیتهای دانشجوییاش، مجددا بازداشت و در حالیکه از حق دفاع از خویش و حق داشتن وکیل محروم بود، با حکم غیابی به ۶ ماه حبس غیرقانونی از سوی دادگاه انقلاب شهرستان بابل محکوم شد. وی از زمان و مکان جلسه دادگاه بیخبر بود و در هیچ جلسه دادگاهی امکان دفاع از خود را نیافت. <br />
اتهام او برای بازداشت سوم در سال جاری اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ علیه نظام عنوان شده است. با این حال هیچ مدرکی و مصداقی برای اثبات این جرم در پرونده وی موجود نمیباشد. اشکان ذهابیان مدت ۴۳ روز به صورت غیرقانونی در سلول انفرادی زندان شهید کچویی ساری تحت بازجویی و فشار روحی روانی قرار گرفت. <br />
<br />
در تاریخ ۲۳ خرداد سال جاری اشکان ذهابیان برای اجرای حکم شش ماهه خود به بند سارقین زندان متی کلای بابل منتقل شد. او طی چند روز به شدت از طرف زندانیان مورد آزار و اذیت قرار گرفت و سپس در پی تهدید برخی زندانیان و اخاذی و ازار و اذیت توسط دیگر زندانیان، به بند قاتلین و مجرمین خطرناک منتقل شد. او در این بند در یک اتاق ۲۳ نفره بدون هیچ گونه امکانات سرمایشی و تهویه به سر میبرد. علاوه بر این از نظر بهداشتی و بخصوص آب آشامیدنی هم دچار مشکل بوده و به علت این نوع مشکلات همزمان با روزه داری در ماه رمضان دچار خونریزی معده و دردهای شدید در ناحیه قفسه سینه، بیماری پوستی و... شده است.<br />
<span></span></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-57440826557445851902011-08-31T21:05:00.000-07:002011-08-31T21:05:56.135-07:00ممانعت مسئولین از درمان میثاق یزدان نژاد<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="http://www.hra-news.org/images/stories/M/misagh-yazdannezhad.jpg" imageanchor="1" style="clear: right; float: right; margin-bottom: 1em; margin-left: 1em;"><img border="0" height="200" src="http://www.hra-news.org/images/stories/M/misagh-yazdannezhad.jpg" width="200" /></a></div>خبرگزاری هرانا - میثاق یزداننژاد زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج به دلیل مخالفت مسئولین قضایی و زندان با درمان بیماری وی، در شرایط وخیم جسمی بسر میبرد.<br />
<br />
به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، بر اساس توصیههای پزشک قانونی و کمسیون پزشکی به دادستانی و مسئولین زندان برای انجام عمل جراحی تا به حال بدون هیچ اقدامی باقی مانده است. سال گذشته نیز بنا بر توصیۀ اکید کمسیون پزشکی برای انجام عمل جراحی وی به اتاق عمل یکی از بیمارستانهای خارج از زندان منتقل شد ولی به دلیل نامعلومی این عمل متوقف شد. <br />
لازم به یادآوری است، میثاق یزداننژاد ۲۴ ساله، دنشجوی رشتۀ مترجمی پیام نور در تاریخ ۱۹ شهریورماه ۱۳۸۶ با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و توسط قاضی صلواتی به ۱۳ سال زندان به دلیل شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال ۶۷ محکوم شد</div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-50529987857602298332011-08-31T21:03:00.000-07:002011-08-31T21:03:29.737-07:00جرم کوهیارگودرزی دفاع از حقوق بشر است!<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="http://parsdailynews.com/pics/kohyar-5-.jpg" imageanchor="1" style="clear: right; float: right; margin-bottom: 1em; margin-left: 1em;"><img border="0" height="200" src="http://parsdailynews.com/pics/kohyar-5-.jpg" width="164" /></a></div>بیانیه کمیته گزارشگران حقوق بشر در اعتراض به ادامه بازداشت کوهیار گودرزی<br />
کمیته گزارشگران حقوق بشر: یک ماه از بازداشت کوهیار گودرزی، عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر گذشت. کوهیار از روز نهم مردادماه به شکل غیرقانونی و غیرمتعارفی توسط ماموران امنیتی ربوده و به زندان منتقل شد و در طی یک ماه گذشته مسئولان قضایی و امنیتی از ارائه هرگونه توضیحی در خصوص نحوه و دلایل این بازداشت خودداري کردهاند.یک روز پس از بازداشت وي، ماموران امنیتی با هجوم به منزل پروین مخترع، مادر کوهیار، ضمن تفتیش و توقیف وسایل، او را نیز بازداشت و به زندان کرمان منتقل کردند. بازداشت پروین مخترع که بدون دلایل متقن و اقامه ادله قضایی در روندی غیرعادلانه صورت گرفت، درحالی بود که او سابقه هیچ نوع فعالیت سیاسی و تخطی از قوانین حاکم را نداشته، بلکه تنها پیگیر وضعیت تنها فرزند خود در زندان بوده است. جرم مادر کوهیار تن ندادن به سکوت در مقابل شرایط ناعادلانهای بود که فرزندش در آن گرفتار شده بود. اما این حس طبیعی مادرانه و سابقه حمايتهاي بيدريغ وي در جهت آزادي فرزندش، تا آن حد براي دستگاه قضايي و ماموران امنيتي غیرقابل تحمل بود كه اينبار پروين مخترع نيز به همراه فرزندش روانه زندان شد. وي نيز با گذشت يك ماه همچنان در شرايط بلاتكليفي در زندان كرمان نگهداري ميشود.....<a name='more'></a>بیانیه کمیته گزارشگران حقوق بشر در اعتراض به ادامه بازداشت کوهیار گودرزیکمیته گزارشگران حقوق بشر: یک ماه از بازداشت کوهیار گودرزی، عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر گذشت. کوهیار از روز نهم مردادماه به شکل غیرقانونی و غیرمتعارفی توسط ماموران امنیتی ربوده و به زندان منتقل شد و در طی یک ماه گذشته مسئولان قضایی و امنیتی از ارائه هرگونه توضیحی در خصوص نحوه و دلایل این بازداشت خودداري کردهاند.یک روز پس از بازداشت وي، ماموران امنیتی با هجوم به منزل پروین مخترع، مادر کوهیار، ضمن تفتیش و توقیف وسایل، او را نیز بازداشت و به زندان کرمان منتقل کردند. بازداشت پروین مخترع که بدون دلایل متقن و اقامه ادله قضایی در روندی غیرعادلانه صورت گرفت، درحالی بود که او سابقه هیچ نوع فعالیت سیاسی و تخطی از قوانین حاکم را نداشته، بلکه تنها پیگیر وضعیت تنها فرزند خود در زندان بوده است. جرم مادر کوهیار تن ندادن به سکوت در مقابل شرایط ناعادلانهای بود که فرزندش در آن گرفتار شده بود. اما این حس طبیعی مادرانه و سابقه حمايتهاي بيدريغ وي در جهت آزادي فرزندش، تا آن حد براي دستگاه قضايي و ماموران امنيتي غیرقابل تحمل بود كه اينبار پروين مخترع نيز به همراه فرزندش روانه زندان شد. وي نيز با گذشت يك ماه همچنان در شرايط بلاتكليفي در زندان كرمان نگهداري ميشود.جرم کوهیار تنها فعالیت پیگیرانهی او در حوزه حقوق بشر و عضویت در کمیته گزارشگران حقوق بشر بوده است. او نیز همچون سایر اعضای اين كميته، طی دو سال گذشته بارها مورد آزار قضایی قرار گرفت وبیش از یک سال را تنها به دلیل گزارشگری و روایت منصفانه از وضعیت حاکم و نقض حقوق بشر در ایران، پشت میلههای زندان سپری کرد و سه بار نیز به دلیل اعتراض به شرایط غیرانسانی و غیرعادلانه حاکم بر زندان دست به اعتصاب غذا زد که حاصل آن صدمات جسمی شدید بود که پس از آزادی نیز همچنان گریبانگیرش بود.كوهيار گودرزي، همچنين پيش از اين به سبب فعاليتهاي منتقدانه خود، از دانشگاه صنعتي شريف اخراج شده بود. وي پس از آزادي از زندان با مراجعه به مسئولان دانشگاه قصد ادامه تحصيل را داشت و درحالي كه كليه مراحل اداري طي شده و موافقت مسئولان دانشگاه جهت بازگشت وي به تحصيل نيز جلب شده بود، وزارت اطلاعات در روندي غيرقانوني حكم بر اخراج دائمي وي از دانشگاه داد.اين اولين بار نيست كه يكي از نخبگان اين كشور كه با داشتن رتبه برتر در كنكور سراسري در بهترين دانشگاه فني كشور درس ميخوانده به سبب فعاليت سياسي از ادامه تحصيل محروم شده است. در دوسال گذشته، پس از انتخابات رياست جمهوري، بسياري از نخبگان ايراني كه در سطع دنيا افراد شناخته شدهاي بودهاند، با اتهامات واهي روانه بازداشتگاه و زندان شدند.اکنون با گذشت یک ماه از بازداشت کوهیار گودرزی، عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر، سکوت دستگاه قضایی و مقامات امنیتی در خصوص بازداشت غیرقانونی کوهیار و مادر وی، نگرانی در خصوص سلامت جسمی وی را افزایش داده است. بيم آن ميرود كه اين بيخبري مطلق از شرايط اين فعال حقوق بشر و عدم تماس تلفني وي در طول يك ماه گذشته به سبب شرايط ناگوار او در دوران بازداشت باشد. نگهداري كوهيار گودرزي در زندان درحالي صورت ميگيرد كه طبق قوانين و آييننامه حقوق شهروندي، متهم حق دارد بلافاصله پس از بازداشت، خانوادهاش را در جريان محل نگهداري خود قرار دهد.همچنين طبق اعلاميه جهاني حقوق بشر كه ايران نيز يكي از امضاكنندگان آن است، آزادي بيان يكي از حقوق مصرح و پذيرفته شده براي تمامي شهروندان است و افراد حق دارند به صورت منصفانه و از روشهاي غيرخشونتآميز، شرايط كشور خود را نقد كنند.كميته گزارشگران حقوق بشر به عنوان يك تشكل مستقل و غيرسياسي كه در سالهاي گذشته همواره تلاش داشته است تا با نگاهي بيطرف، به گزارشگري نقض حقوق بشر در ايران بپردازد، با تاكيد بر حق آزادي بيان و آزادي عمل در چارچوب قوانين موجود كشور و اعلامیه جهانی حقوق بشر، بازداشت كوهيار گودرزي و پروين مخترع را محكوم ميكند و خواهان آزادي فوري و بدون قيد و شرط آنان است</div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-18050135346999767322011-08-31T21:00:00.000-07:002011-08-31T21:00:35.254-07:00زندانیان سیاسی، چند گزارش حقوق بشری<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">اخراج البرز نورانی دانشجوی بهائی دانشگاه صنعتی شریف <br />
البرز نورانی، دانشجوی ورودی سال ۸۹ دانشگاه شریف، رشتهٔ علوم کامپیوتر به دلیل «اعتقاد به دیانت بهائی» از این دانشگاه اخراج شد. به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، دسترسی این دانشجو از تاریخ اول شهریور ۱۳۹۰ به سایت رسمی آموزش دانشگاه شریف «غیر مجاز» اعلام شد و در پی مراجعات وی به مسئولین دانشگاه به وی ابلاغ شد که «دستور اخراج وی از مقامات بالاتر» صادر شده است و وی برای پیگیری بیشتر باید به هستهٔ گزینش دانشجو در وزارت علوم مراجعه کند. در ادامهٔ مراجعات این دانشجو به بخش گزینش وزارت علوم، آقای دکتر نوربخش مسئول این بخش، صراحتا علت اخراج وی را «اعتقاد به دیانت بهائی» عنوان کرده است....<a name='more'></a>این در حالی است که برادر البرز نورانی، سما نورانی دانشجوی اخراجی بهائی از دانشگاه سهند تبریز در رشتهٔ مهندسی پزشکی است که در حال سپری کردن حکم یک سال حبس تعزیری خود در بند ۳۵۰ زندان اوین میباشد. سما نورانی در تاریخ ۱۱ اسفند ۸۸ به دلیل پیگیریهایش در ارتباط با دلایل اخراجش از دانشگاه و فعالیت در زمینهٔ حق تحصیل بازداشت و به مدت ۵۶ روز در بند ۲ الف سپاه نگهداری شد. اخراج این دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف از معدود موارد اخراج از این دانشگاه به دلایل اعتقادی و سیاسی در طی چند سال اخیر به شمار میرود...........بازداشت چهار شهروند کرد در سلماس و خوی چهار شهروند کرد ساکن روستاهای اطراف شهرستان سلملس و خوی در آذربایجان غربی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، نادر امینی و آزاد اطمنی اهل روستای دشوان و شکور تمویی اهل روستای هبلران از توابع شهرستان سلماس و منصور حرمان اهل روستای راویان از توابع شهرستان خوی طی هفته گذشته (اوایل شهریور ماه) سال جاری توسط نیروهای امنیتی ایران بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال داده شدهاند. اتهام نامبردگان از سوی مقامات قضایی هنوز مشخص نشده است هم چنین از محل نگهداری و وضعیت این شهروندان هیچ اطلاعی در دست نیست.شایان ذکر است این شهروندان پیشتر نیز به دفعات از طرف مقامات امنیتی احضار و بازداشت شده بودند.........وضعیت وخیم هاشم شاهین نیا در زندان بوشهر وضعیت هاشم شاهین نیا زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی بوشهر به دلیل ابتلا به بیماریهای کلیوی و قلبی وخیم است.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این زندانی سیاسی در تبعید که به اتهام تجمع مقابل زندان اوین بازداشت و از سوی قاضی مقیسه به هفت سال حبس در تبعید محکوم شده است در اسفند ماه سال ۸۶ جهت تحمل حبس در تبعید به زندان مرکزی بوشهر منتقل شد. لازم به یادآوریست، شاهین نیا در جریان برگزاری تجمع در برابر زندان اوین به همراه علیرضا شریعت پناه از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ در سال ۸۵ بازداشت و پس از یک سال به زندان فوق تبعید شد.وی پیشتر نیز در سال ۷۸ به اتهام هواداری از یک گروه معاند نظام به تحمل ۳ سال زندان محکوم شده بود که با پایان یافتن دوران محکومیتش از زندان ازاد شد.........ممانعت مسئولین از درمان میثاق یزدان نژاد میثاق یزداننژاد زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج به دلیل مخالفت مسئولین قضایی و زندان با درمان بیماری وی، در شرایط وخیم جسمی بسر میبرد.به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، بر اساس توصیههای پزشک قانونی و کمسیون پزشکی به دادستانی و مسئولین زندان برای انجام عمل جراحی تا به حال بدون هیچ اقدامی باقی مانده است. سال گذشته نیز بنا بر توصیۀ اکید کمسیون پزشکی برای انجام عمل جراحی وی به اتاق عمل یکی از بیمارستانهای خارج از زندان منتقل شد ولی به دلیل نامعلومی این عمل متوقف شد.لازم به یادآوری است، میثاق یزداننژاد ۲۴ ساله، دنشجوی رشتۀ مترجمی پیام نور در تاریخ ۱۹ شهریورماه ۱۳۸۶ با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و توسط قاضی صلواتی به ۱۳ سال زندان به دلیل شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال ۶۷ محکوم شد.</div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-64842306121380702102011-07-18T11:04:00.000-07:002011-07-18T11:04:00.399-07:00یک سال پس از بازداشت، ٧ وبنگار در وضعیتی نگران کننده بسر میبرند<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="http://parsdailynews.com/pics/zendanian-4.jpg" imageanchor="1" style="clear: right; float: right; margin-bottom: 1em; margin-left: 1em;"><img border="0" height="200" src="http://parsdailynews.com/pics/zendanian-4.jpg" width="200" /></a></div>٢٧ و ٢٨ تیرماه ١٣٨٩ هفت وبنگار جوان از سوی ماموران وزارت اطلاعات در شهرهای مختلف ایران بازداشت شدند. در سالگرد بازداشت گزارشگران بدون مرز با انتشار بخشهایی از نامههای ارسال شده برای ناوی پيلاي کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و آیتالله صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه در بهمن ماه سال گذشته، بار دیگر خواهان آزادی این وبنگاران و همه روزنامهنگاران و وبنگاران زندانی است.« ايمان مسجدی ، امير لطيفی ، محمدرضا گلی زاده ، لادن مستوفی مآب ، هانيه صانع فرشی، حجت نيكويی و سپهر ابراهيمی در تاریخ ٢٧ و ٢٨ تیرماه ١٣٨٩ از سوی ماموران وزارت اطلاعات در شهرهای مختلف ایران بازداشت شدهاند.«این دانشجویان جوان که بین ١٩ تا ٢٧ سال سن دارند، به "توهين به مقدسات ، تبليغ عليه نظام، اقدام عليه نظام ، سب النبی ، محاربه و ...." متهم شدهاند. اتهاماتی که بنا بر قانون مجازات اسلامی میتوانند به صدور احکام سنگین و به ویژه اعدام علیه آنها منجر شوند.انها در تاریخ ٢٧ فروردین در شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب اسلامی تهران محاکمه شدند. وکلا و خانوادههای آنها اخیرا از آرای صادره علیه انها مطلع شدهاند، با آنکه خوشبختانه طرح دو اتهام سنگین "سب النبی ، محاربه" علیه آنها منتفی شده است، اما این جوانان به احکامی ناعادلانه و سنگین محکوم شدهاند.<br />
<br />
<a name='more'></a> ايمان مسجدی و سپهر ابراهيمی هر کدام به هشت سال زندان، محمدرضا گلیزاده، هانيه صاتع فرشی، به هفت سال زندان، حجت نيكويی و لادن مستوفی مآب به پنج سال زندان و امير لطيفی به هفت سال زندان و ٧٤ صربه شلاق محکوم شدهاند.«این افراد پس از بازداشت تا چندین ماه در سلولهای انفرادی نگاهداری شده و از سوی بازجویان وزارت اطلاعات برای اعتراف به عضویت در شبکههای "ضد ادیان و کفارآمیز" تحت فشار قرار گرفته و مجبور به اعتراف شدهاند. متاسفانه این اعترافات فاقد اعتبار قانونی از سوی بازجویان علیه آنها و در تائید اتهامات وارده مورد استفاده قرار گرفته است. لازم به یادآوری است که در همهی مدت بازداشت این افراد اجازه ملاقات با خانواده و یا وکلای خود را نداشتهاند. »یک سال پس از دستگیری ،شرایط بازداشت این وبنگاران بسیار نگران گننده است. در حالی از نظر جسمی و روحی به شدت ضعیف و بیمار هستند: لادن مستوفی مآب و هانيه صانع فرشی در بند متادون زندان اوین، محمدرضا گلیزاده و ايمان مسجدی در بند ٣٥٠ زندان اوین، حجت نيكويی، سپهر ابراهيمی و امير لطيفی در زندان مخوف رجایی شهر و در بند زندانیان عادی زندانی هستند . این زندان به دلیل موارد متعدد قتل، تجاوز و شکنجه یکی از خطرناکترین زندانهای ایران است. برخی از این زندانیان از سوی زندانیان عادی مورد حمله قرار گرفته و زخمی شده اند.در ایران زندانیان از حقوق اولیه خود بهرمند نیستند و به ویژه از درمان پزشکی محروم هستند. وبنگار زندانی حسین رونقی ملکی از جمله این زندانیان است، وی در تاریخ ١١ مهرماه ١٣٨٩ از سوی شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب تهران به ١٥ سال زندان محکوم شد. این وبنگار بیش از سیصد روز را در سلول انفرادی بسر برده است. حسین رونقی ملکی به شدت بیمار است، علیرغم عمل جراحی بر روی کلیه و نیاز به مراقبتهای پزشکی ویژه، مقامات قضایی و بازجویان وزارت اطلاعات از دادن مرخصی به وی که حق قانونی همه زندانیان است ممانعت میکنند.صدور احکام سنگین برای وبنگاران یکی دیگر از مشخصههای عدم رعایت حقوق زندانیان است. در بهمن ماه ١٣٨٩ حکم اعدام سعید ملکپور و وحید اصغری، از سوی دو شعبه مختلف دادگاه انقلاب اسلامی تهران و در پی محاکمهای ناعادلانه با اتهام "مفسد فی الارض" صادر و برای تاييد به ديوان عالی كشور ارسال شده است. در تاریخ ١٥ خرداد سال جاری حکم اعدام سعید ملکپور از سوی دیوان عالی کشور لغو اما همچنان در زندان است. نوید خانجانی دانشجوی جوان و وبنگار نیز در بهمن ماه ١٣٨٩به دوازده سال زندان محکوم شد. سخی ریگی وبلاگنویس "بلوجستان سرافراز" در تاریخ ٢٨ خرداد ١٣٨٨ در زاهدان بازداشت و با اتهاماتی چون " نشر اکاذیب و اقدام علیه امنیت ملی" به بیست سال زندان، سنگین ترین حکم صادر شده علیه یک وبلاگ نویس در ایران، محکوم شده است.گزارشگران بدون مرز یادآور میشود ایران با دارا بودن قوانینی آزادی ستیز در عرصه ازادی بیان، با ٢٢ روزنامهنگار و ١٦ وبنگار زندانی در میان ١٧٨ کشور جهان در رده ١٧٥ رده بندی سالانهی گزارشگران بدون مرز و از جمله در فهرست "کشورهای دشمن اینترنت" گزارشگران بدون مرز است. <span style="font-family: Times New Roman; font-size: medium;">گزارشگران بدون مر</span></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-77500733553564754372011-07-18T11:01:00.000-07:002011-07-18T11:01:20.632-07:00اعتراض گسترده و یکپارچۀ تمامی زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">اعتراض گسترده و یکپارچۀ تمامی زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج نسبت به محدودیتها و اعمال سرکوبگرانه<br />
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج در اعتراض به محدودیتها و فشارهای قرون وسطایی از روز گذشته اقدام به تحریم هواخوری نمودند.اعتراضات گسترده و یکپارچۀ تمامی زندانیان سیاسی از طیفهای مختلف در سالن ایزوله شده 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج نسبت به تشدید محدودیتها و شرایط غیر انسانی حاکم بر این سالن، از روز یکشنبه 26 تیرماه آغاز شده و همچنان ادامه دارد.آنها در یک اقدام یکپارچۀ اعتراض آمیز نسبت به اعمال سرکوبگرانه هواخوری را تحریم نمودند.زندانیان سیاسی اعلام کردند تا زمانی که مسئولین زندان در سالن ایزوله شده زندانیان سیاسی حاضر نشوند و پاسخگوی اقدامات سرکوبگرانه خود نباشند در مرحلۀ اول از رفتن به هواخوری که از روز گذشته آغاز شده است خوداری خواهند کرد و در مرحلۀ دوم دامنۀ اعتراضات خود را نسبت به اعمال سرکوبگرانه گسترش خواهند داد<br />
<br />
<a name='more'></a>.زندانیان سیاسی خواهان:1- پایان دادن به محدودیت زمانی هواخوری.2- پایان دادن به محدودیت ملاقاتهای حضوری با خانواده هایشان. 3- برقرار شدن تماسهای تلفنی با خانواده هایشان و همچنین پایان دادن به سایر محدودیتها و اعمال سرکوبگرانه قوۀ قضاییه ، وزارت اطلاعات و سازمان زندانها علیه خودهستند از چند روز پیش هواخوری زندانیان سیاسی که در ساعتهای گرم و در معرض تابش شدید آفتاب یعنی از ساعت 15:00 به بعد صورت می گرفت را قطع کردند. تا هر چه بیشتر زندانیان سیاسی ایزوله شده را تحت فشارقرار دهند.ولی از روز گذشته به زندانیان اعلام شد که می توانند به هواخوری بروند.زندانیان سیاسی از اینکه هواخوری به عنوان یک اهرم فشار علیه آنها بکار برده می شود دست به اعتراض زدند و بصورت یکپارچه اقدام به تحریم هواخوری نمودند.از طرفی دیگر روز دوشنبه 27 تیرماه فردی بنام عبدالهی مسئول فروشگاه های زندان که بطور معممول فروشگاه را به مدت 1.5 ساعت باز نگه می داشت که زمان بسیار محدودی برای انبوهی از زندانیان است پس از نیم ساعت اقدام به بستن آن نمود در حالی که هیچکدام از زندانیان سیاسی موفق به خرید حداقل کالاهای مورد نیاز خود نشده بودند. هنگامی که یکی از زندانیان سیاسی اقدام به اعتراض نمود مورد اهانت مسئول فروشگاه قرار گرفت که اعتراض شدید سایر زندانیان سیاسی را به دنبال داشت.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، از اعتراضات یکپارچه تمامی زندانیان سیاسی زندان گوهردشت برای پایان دادن به محدودیتها و اعمال سرکوبگرانه علیه زندانیان سیاسی حمایت می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل برای ملاقات خصوصی با زندانیان سیاسی و خانواده ها آنها و تهیۀ گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.</div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-26325837471966622782011-07-18T10:59:00.000-07:002011-07-18T10:59:02.611-07:00افشای جنایت و خشونت در زندان های رسمی و غیر رسمی جمهوری اسلامی<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="http://parsdailynews.com/pics/sepah-jani-.jpg" imageanchor="1" style="clear: right; float: right; margin-bottom: 1em; margin-left: 1em;"><img border="0" src="http://parsdailynews.com/pics/sepah-jani-.jpg" /></a></div>یک سردار سپاه و مقام اطلاعاتی جمهوری اسلامی که مسئول بازرسی امنیتی زندان ها بوده،و اخیراً از ایران فرار کرده است. موارد متعدد شکنجه و تجاوز در زندان های جمهوری اسلامی ایران را افشا کرد.مجله هفتگی "پاری ماچ" در روی جلد شماره اخیر خود، از شکنجه در ایران پرده بر می دارد. این مقاله آنچنان دلخراش است که خواندن آن برای کسانی که روحیه حساسی دارند توصیه نمی شود.در مقاله مفصل این مجله که با عکس های ناراحت کننده ای از آثار شکنجه بر بدن کشته شدگان و نیز صحنه های تکان دهنده از تحقیر و ضرب و شتم هنگام بازداشت و یا بازجوئی همراه است، می خوانیم که چگونه برای خردکردن مردان زندانی، خواهرانشان در جلوی چشمانشان مورد تجاوز قرار می گیرند. یا از حضور باندهای مافیائی پرده براشته می شود که در جلوی در زندان ها از خانواده های مستأصلی که حاضرند برای آزادی عزیزانشان هرچه دارند بدهند، اخاذی کنند.<a name='more'></a><table cellpadding="1" cellspacing="2"><tbody>
<tr><td align="justify" class="table_news" colspan="2" dir="rtl" style="line-height: 200%;">مقاله با یاد "ندا" آغاز می شود که اکنون دیگر برای همه غیر ایرانیان نیز شناخته شده است. نویسنده توضیح می دهد که از زمان بپا خاستن مردم و بخصوص دانشجویان سرکوب گسترده به رهبری آیت الله خامنه ای در ایران به راه افتاده است. شکنجه، تجاوز و اعدام در سکوت و بصورت مخفیانه انجام می شود و تنها به خاطر مشکوک شده به افراد، آنها می توانند در این جهنم گرفتار آیند. برخی از قربانیان بسادگی ناپدید شده اند. بعضی شانس بیشتری داشتند و زنده بیرون آمدند اما به شدت از این ماجرا لطمه خورده اند. "مهین" یکی از این هاست. وی که از اواخر سال 2010 به یکی از کشورهای اسکاندیناوی پناهنده شده است، درحالیکه اشک می ریزد از فجایع زندان می گوید. او از بدو ورود به اروپا تحت درمان فشرده پزشکی است.می گوید که هیچگاه فعالیت سیاسی نداشته، حتی به موسوی هم رأی نداده زیرا اعتقادی به امکان تغییرات نداشته است. با پدرو مادرش در شهرستان زندگی می کرده و هم و غمش این بوده که رشته پزشکی را به پایان برساند و برای گرفتن تخصص روانپزشکی برای کودکان عقب مانده به خارج بیاید. اما چنانچه به تلخی می گوید، بازی روزگار خود وی را به یک معلول تبدیل کرده است.مهین تعریف می کند که لباس شخصی ها او را بدون هیچ دلیلی در مقابل نگاه وحشت زده مادرش از خانه برده اند. برادر مهین توسط نیروهای انتظامی جلوی دانشکده امیرکبیر دستگیر شده بود و مهین بعد ها می فهمد که برای شکستن برادرش از او استفاده شده است.از همان لحظه که با پوشاندن سرش در یک سرپوش پارچه ای که با نوارچسب محکم شده احساس خفگی می کند، می فهمد که به چه جهنمی وارد شده است اما هنوز تصوری از شکنجه واقعی ندارد. با یادآوری این ناباوری، اشک از چشمانش جاری می شود و ادامه می دهد... از بوی خون و صدای ناله ها و سرفه های خشک که تنها ارتباط وی در زندان با زندگی بودند می گوید و باز شکنجه و توهین و این بار به جسم او تجاوز می شود. مهین تعریف می کند که تجاوز جنسی با صدای قرآن خوانی دومرد همراه بوده که مراسم شوم را شرعی می کردند و می گوید که آنها با نام فاطمه زهرا قربانی خود را به خدایشان هدیه کردند و پس از پایان کار بروی او ادرار کردند و رفتند.این شکنجه در مدت بازداشت چندین بار انجام شد. مهین صدای ناله های برادرش را که التماس می کرد می شنید . می گوید بارها خواسته با کوباندن سرش به دیوار خودش را بکشد. در نتیجه شکنجه هرچه درمورد برادرش دیکته می کنند، اعتراف می کند.مهین پس از چهار ماه از زندان بیرون می آید . به برادرش حکم شش سال زندان به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" داده می شود ولی پس از دوسال با قید وثیقه آزاد می گردد.خبرنگار پاری ماچ با تأکید بر وجود موارد مشابه، به شهادت یک قربانی 21 ساله دیگر اشاره می کند که با چهره پوشیده برای مدافعان حقوق بشر به ضرورت روبرو شدن با ترس و افشای حقایق صحبت کرده است. در این مقاله به نامه ها و افشاگری هایی که از زندان به خارج راه پیدا می کند هم اشاره می رود. بخشی از مقاله، به گفتگو با یک سردار سپاه و مقام اطلاعاتی جمهوری اسلامی اختصاص دارد که اخیراً از ایران فرار کرده است. وی که مسئول بازرسی امنیتی زندان ها بوده، شرح می دهد که این بخش از سپاه که چشم و گوش رهبر است، کارش نظارت بر کار مسئولین زندان های رسمی و غیر رسمی کشور است. آنها خودشان هم توسط دستگاه رهبری کنترل می شوند. این عضو سابق سپاه می گوید که سپاه، دهها فیلم شکنجه را که قرار بوده به خارج فرستاده شود را توقیف کرده است. وی می افزاید که حکم زندانیان قبل از حضور در دادگاه با گذاشتن کد های خاص برابر نامشان از پیش تعیین می شود، مثلاً Z به معنی اعتراف گیری به هروسیلهT یا رقم هشت به معنی شکنجه و اعدام پس از اعتراف است و برای حق برخورداری از قضاوت عادلانه باید خیلی خوش شانس بود.نویسنده پاری ماچ، از قول سردار فراری انواع شکنجه های به کار برده شده در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی را شرح می دهد. اگرچه این سردار خود را از اجرای این اعمال بری می داند ولی اعتراف می کند که دهها مورد از تجاوز جنسی توسط بطری درسته یا شکسته در مورد دانشجویان زندانی را دیده است. او حتی از تجاوز جنسی به دختر نه ساله یک زندانی به نام محمد خرم شکوه مهندس پتروشیمی در برابر چشمان پدرش حرف می زند که عاجزانه پدر را به کمک می طلبیده است.می خوانیم که این مهندس نگون بخت بعنوان دشمن، به دار آویخته شد و از سرنوشت دخترش هم اطلاعی در دست نیست. سردار سابق سپاه از وجود زندانهای مخفی در شهرهای مختلف حکایت می کند که مخوفترین آنها نزدیک فرودگاه مهرآباد قرار دارد. وقتی می خواهند که قتل ها برای ترساندن بقیه برملا شود، زندانی را آزاد می کنند و سپس یک قاتل در ازای آزادی او را می کشد. به گفته این سپاهی، رژیم از سال 2010 تا کنون هرچه بیشتر از جنایتکاران در بازداشتگاه های مخفی خود استفاده می کند. مأمور امنیتی سابق رژیم، از ترس و کناره گیری زندانبانان و شکنجه گران می گوید که به فکر جمع کردن پول و فرار هستند. خود او می خواهد از گذشته اش برگردد و تقاضای بخشش دارد زیرا حتی خواهر خودش پولی را که او بدست می آورد متعفن می داند. </td></tr>
<tr><td colspan="2"><span style="font-family: Times New Roman; font-size: medium;">رادیو فرانسه</span></td></tr>
<tr><td colspan="2"><br />
</td></tr>
</tbody></table></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-61317441728029105322011-07-06T07:12:00.000-07:002011-07-06T07:12:53.047-07:00تشدید نگرانیها نسبت به وضعیت کمال شریفی، پس از چهل روز اعتصاب<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">خبرگزاری هرانا - نگرانیها نسبت به وضعیت جسمی کمال شریفی، زندانی سیاسی کرد محبوس در زندان میناب واقع در استان هرمزگان، باگذشت بیش از چهل روز اعتصاب غذا، شدت یافته است. <br />
<div style="text-align: justify;">برادر کمال شریفی، در گفتگو با گزارشگر هرانا، ضمن تایید اعتصاب طولانی مدت برادرش می گوید: "از سال ۸۷ تاکنون که وی بازداشت شده ما تنها یکبار و آن هم در ادارهٔ اطلاعات موفق به دیدن وی شدیم."</div><a name='more'></a><br />
<div style="text-align: justify;">وی می افزاید: "در حکم سی سال زندانی که به اتهام محاربه از سوی دادگاه انقلاب سقز برای وی صادر کردند، قید شده است که در تمامِ این مدت ممنوع الملاقات خواهد بود."</div><div style="text-align: justify;">آقای شریفی در مورد علت اعتصاب غذای برادرش می گوید که وی تنها در اعتراض به نگهداری خودش در کنار زندانیانی که اتهاماتی مثل قاچاق مواد مخدر دارند و دیدار با قاضی پرونده، دست به اعتصاب غذا زده، اما متاسفانه تا امروز به هیچ یک از این خواسته ها توجهی نکردند و هیچ گونه اجازهٔ ملاقاتی هم به ما نمی دهند و حتی از وقتی دست به اعتصاب غذا زده تلفن هایش را هم قطع کردند."</div><div style="text-align: justify;">این در حالی ست که قاضی پرونده در برابر پیگیری های خانوادهٔ این زندانی سیاسی گفته است که اجازه ی ملاقات به شما نخواهم داد، بگذارید پسرتان بمیرد!</div><div style="text-align: justify;">گفتنی ست این روزنامه نگار کرد، در حال حاضر در وضعیت جسمی نامساعدی به سر میبرد و گفته میشود علی رغم وخامت حالش و انتقال به بهداری، حاضر به شکستن اعتصاب غذای خود نشده است.</div></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-74645105810124069292011-07-06T07:10:00.000-07:002011-07-06T07:10:53.196-07:00احضار دو شهروند بازداشتی مربوط به وقایع ۶ دی<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="http://www.hra-news.org/images/stories/R/rezaamir-khatatnejad.jpg" imageanchor="1" style="clear: right; float: right; margin-bottom: 1em; margin-left: 1em;"><img border="0" height="200" src="http://www.hra-news.org/images/stories/R/rezaamir-khatatnejad.jpg" width="166" /></a></div>دو تن از شرکت کنندگان در تظاهرات ۶ دی ماه ۸۸ (عاشورا) به نام رضا و امیر خطاطنژاد طی تماس تلفنی به دادگاه انقلاب احضار شدند. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا،<br />
<br />
<br />
<br />
<br />
ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران رضا خطاطنژاد و امیر خطاطنژاد که طی شرکت در تظاهرات ۶ دی ماه ۸۸ (عاشورا) بعد از ۱۲ روز بازداشت آزاد گردیده بودند طی تماس تلفنی به دادگاه انقلاب احضار شدند. </div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-60508523144971640212011-07-06T07:09:00.001-07:002011-07-06T07:09:15.371-07:00ناگفته های زندان خانگی در گفت و گو با مادر زهرا رهنورد<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">«خانهی موسوی و رهنورد را به زندانی با دیوارهای بلند آهنی برای آنها تبدیل کردند.» این، مشاهدات برخی از کارمندان نهاد ریاست جمهوری، پزشکان و بیماران بیمارستان شهید شوریده است که روبهروی کوچه اختر قرار دارد؛ کوچهای که منزل موسوی در آن واقع شده است...<br />
<a name='more'></a><br />
<div style="text-align: justify;">یاد آر روزهای سردی را که دلگرم بودیم بانوی سبزی که گاه مخفی و بیشتر پس از درگیر شدن با مامورین امنیتی از خانه بیرون می زد و با هزار زحمت، خودش را به جمع های منتظر می رساند.</div><div style="text-align: justify;">رهنورد برای اصرارش بر حق جویی، برای مبارزه بر تبعیض ها ، برای قرآن پژوهی اش , محبوبیتش بارها به باد تهمت وتوهین گرفته شد.هنوز زمان طولانی نگذشته است از آن روزی که درصحن دانشگاه الزهرا ،به ناروا روسری از سرش کشیدند. در صحن علنی مجلس عکسهای خصوصیش را پخش کردند . سالها اجازه چاپ کتابهایش را ندادند با اندیشه اش به ستیز پرداختند در طول مبارزات جنبش سبز. با گاز فلفل و اشک آور به او حمله ور گشتند ، با ضربات باتوم کبودش کردند یا در خیابان برسر او تاختند و و بی ادبانه به سوال و بازجوییش کشیدند . دست آخر چه سبک فکرانه بعداز چندین بار تهدید بر اخراج ، از ورودش به دانشگاه تهران جلو گیری کردند بعد از آنهم چنانکه رسمشان بود و هست ، به دروغ پردازیهای خود در این زمینه ادامه دادند و از این طریق به آرام کردن دلهای بیمار خود پرداختند.</div><div style="text-align: justify;">تمام آن روزها، زمزمه های نگران مادر بدرقه ی راهش بود و نگاه های سکوت پدر به یاد تمام مجاهدت های جوانی، ستایشگر استحکام قدومش بود.</div><div style="text-align: justify;">امروز تقویم می گوید از زندانی کردن میرحسین و رهنورد صد و چهل روز گذشته است . اما دل بی قرار مادر شمردن نمی داند. دل بی تاب مادر کوچه ی بن بستی می شناسد که با دیوار و نرده هایی آهنی و سیاه، زندان شده است. دل نگران مادر، دختری را می شناسد که دیگر پشت زنگ تلفن حالی نمی پرسد و درآستانه ی در خانه مادری ظاهر نمی شود.</div><div style="text-align: justify;">امروز نیز او را در خانه خودش زندانی کرده اند. به دروغ می گویند آزاد است و سرگرم فعالیتهای هنری و اما دغدغه این روزهای خانواده نگران او است که نکند این پدر پیر تن وجان فرسوده چون اسماعیل پدر میرحسین تشنه دیدار فرزند ارشد و چشم به در دوخته از میانشان رخت بربندد.</div><div style="text-align: justify;">مادر زهرا رهنورد همان بود که انتظار می رفت، استحکام صدایش، یاد آور فریادهای بانوی سبز ایران بود و غم پنهان شده در گفتارش، درد مادران دیگر اسرای سبز را تداعی می کرد. صحبت کردن و مصاحبه با مادری پیر در این شرایط ساده نیست. مادری که خانواده اش در معرض تهدیدهای مختلف هر روز نگران تر از قبل منتظر خبری نشسته اند.</div><div style="text-align: justify;">او این ماه ها شاهد ضعف جسمانی و کاهش وزن شدید دختر و دامادش بوده است که در دیدار آخر کاملا مشهود و نگران کننده بوده است. همچنین براین باور بود که کل این روند غلط بیشتر به آدم ربایی شبیه بوده است.</div><div style="text-align: justify;">در باره وضعیت میرحسین موسوی و زهرا رهنورد گفت و گویی را با مادر پیر خانم رهنورد انجام داده ایم که با هم می خوانیم:</div><div style="text-align: justify;"><strong>از آخرین خبری که از آقای مهندس و خانم دکتر دارید برای ما می گویید؟</strong></div><div style="text-align: justify;">حدود دو هفته پیش با داماد و دخترم ملاقات داشتم. و آنها هم روحیه ی خیلی خوب و قوی داشتند، محکم، مثل همیشه.</div><div style="text-align: justify;"><strong>آزادی عمل در این دیدارها چقدرهست؟ مثلا فرزندان دیگرتون هم که به هرحال دلتنگ هستند می تونن باشن؟</strong></div><div style="text-align: justify;">ملاقات بدون هماهنگی قبلی بوده و به همین دلیل یکی دو بار اتفاقی فرزندان دیگرم هم حضور داشته اند.</div><div style="text-align: justify;"><strong>در ملاقات می توانید راحت صحبت کنید؟ فکر می کنید چقدر فضای آن با واقعیتی که در آن محصور هستند تطابق می کند؟</strong></div><div style="text-align: justify;">من یک مادرم و حتما راحت صحبت خودم را می کنم. البته حرف های سیاسی نمی زنم چون شنیدم که به بچه ها هم گفته اند در دیدارها حرف سیاسی نزنند که در غیر این صورت همین دیدارهای محدود کوتاه هم قطع می شود تمام دیدارها هم با حضور تعداد خیلی زیادی از مامورها انجام می شود. یک عده داخل هستند خانم و آقا یعنی آنها هم در زوایای مختلف کنار ما می نشینند. در فضای بیرون هم که خب من تابه حال نشمرده ام اما خیلی زیاد هستند.</div><div style="text-align: justify;">من هیچ اطلاعی درباره اینکه در جاییکه حصر هستند چگونه زندگی می کنند ندارم و بعید می دانم که کسی هم اطلاعی داشته باشد. البته این را هم بگویم که بعد از یک ماه و نیم بی خبری چندباری خیلی کم به من و همسرم تلفن کرده اند.</div><div style="text-align: justify;"><strong>ملاقات دخترخانمها به چه ترتیبی است؟ مرتب می توانند به ملاقات بروند؟ و تعریفشان از ملاقاتها چه بوده است؟</strong></div><div style="text-align: justify;">متاسفانه باید بگویم که نوه هایم یعنی دخترها به مدت طولانی از پدر و مادرشان بی خبر بوده اند و برای ۳ ماه اول که تقریبا ملاقاتی نداشته اند حتی یکبار بیش از ۵۰ روز تمام خانواده به طور مطلق از آنها بی خبر بودند. جز چند دقیقه بالای سر پدر مرحومِ آقای موسوی . ولی در ۴۰ روز اخیرملاقات های محدودی صورت گرفته است که آنهم با حضور مامورهای خانم و آقا و دوربینهای متعدد نصب شده در محل بوده است.</div><div style="text-align: justify;">طفلک نوه هایم با من زیاد صحبت نمی کنند. چرا که صحبت کردن راجع به این قضیه با کنترل دائمی مکالمه ها و دیدارهای خانوادگیمان سخت است در ضمن آنها نمی خواهند مرا نگران کنند. اما حتما بودن نیروهای امنیتی و کنترل کردن و بازرسی بدنی دختران ایشان و حتی مواد خوراکی که برده اند و لوازم نوه های دختر و دامادم برایشان خیلی آزاردهنده بوده است .حتی وقتی بچه ها می روند موهای سر آن ها را هم گشته اند که ببینند چه چیزی قایم کرده اند. گل سرشان راباز کرده اند .آخر این رفتار درست است؟</div><div style="text-align: justify;"><strong>برخورد ماموران با شما و دختران آقای موسوی و خود مهندس و همسرشان چطور است؟</strong></div><div style="text-align: justify;">در ظاهر که محترمانه، اما واقعیتش تهدید امیز است. مثلا دختر من نمی تواند یک کلمه به من خصوصی چیزی بگوید، چشم های آنها مرتب روی ماست که ببینند کی چه می شنود و چه جواب می دهد. همیشه هم می گویند خبر ندهید، تهدید می کنند و می گویند سکوت کنید. اما تا کی؟</div><div style="text-align: justify;"><strong>وضع روحی خانواده ، دخترهای مهندس چه؟ آیا آنها مشکل خاصی ندارند؟</strong></div><div style="text-align: justify;">آن ها هم مثل پدر و مادرشان روحیه ی مقاومی دارند. اما همگی ناراحتند از اینکه در چنین مخمصه گرفتار شده ایم. من یک مادرم. پدرش هم که بیمار است و من می ترسم اتفاقی بدی برایش بیفتد. مثل اتفاقی که برای موسوی بزرگ افتاد.امیدوارم همچین اتفاقی نیفته و سایه ی ایشون همچنان بر سر ما باشد.</div><div style="text-align: justify;"><strong>از وضعیت جسمی خانم رهنورد و آقای موسوی چه خبری دارید؟</strong></div><div style="text-align: justify;">من که مدام نمی بینمشان و به هرحال دیدارها هم محدود بوده چون اونها زندانی هستند. اما از روی ظاهر می توانم بگویم که نسبت به ملاقات های اخیر، دفعه آخر متوجه رنگ پریدگی و لاغری شدید و ناگهانی دختر و دامادم شدم. و این از نظر من که مادر هستم پنهان نبود. من نمیدانم واقعا بر آنها چه گذشته است. البته خودشان برای اینکه ناراحتی ما را دیدند و خواستند من را از نگرانی در آورند گفتند گاهی روزه می گیرند. اما بی شک دلیلش این نمی تواند باشد و تغییر ناگهانی ظاهری آنها و رنگ کاهی پوست و از دست دادن وزنشان به شدت نگران کننده است.</div><div style="text-align: justify;"><strong>خوب این مساله ی خیلی مهمیه</strong><strong>…</strong><strong>. اصلا وضعیت پزشکی آنها چطور است؟ قبل و یا بعد از زندان شما خبر دارید؟ مثلا آیا تحت نظر پزشک خاصی هستند؟</strong></div><div style="text-align: justify;">دخترم و دامادم پیش از این سالم سالم بودند و همه هم این را می دانستند. اصلا اگر غیر از این بود که نمی توانستند اینهمه فعالیت و جنب و جوش در این دو ساله داشته باشند .الان را طبیعتا نمی توانم بگویم، فقط از روی ظاهر و جسمشان می توانم قضاوت کنم. این نگرانی البته برای دخترانش و بقیه اعضای خانواده هم پیش آمد و همه پیگیر شدند. اما آنها گفتند که خودمان دکتر داریم و پیگیری میکنیم. ولی پزشک از طرف ما نبوده است. معلوم است که تا زمانی که پزشک از طرف ما نباشد نگرانی ما همچنان باقیست.</div><div style="text-align: justify;">کلمه</div></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-35471884660562113232011-07-04T13:14:00.000-07:002011-07-04T13:14:21.276-07:00اعتراض دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف به ادامه بازداشت علی اکبر محمدزاده<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="http://www.freemyfamilycampaign.com/persian/images/stories/aliakbar_mohamadzade_freemyfamily.png" imageanchor="1" style="clear: right; float: right; margin-bottom: 1em; margin-left: 1em;"><img border="0" height="200" src="http://www.freemyfamilycampaign.com/persian/images/stories/aliakbar_mohamadzade_freemyfamily.png" width="183" /></a></div><div class="ss-form-desc ss-no-ignore-whitespace">بیش از چهار ماه از بازداشت یار دبستانی ما، «علیاکبر محمدزاده» (ورودی 86 مهندسی مکانیک) میگذرد. آخرین دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شریف از تاریخ 26 بهمن ماه 89 در بازداشت به سر میبرد و تاریخ برگزاری دادگاه ایشان سوم مردادماه 90 اعلام شده است ما گروهی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، نسبت به بازداشتهای ناگهانی و طولانی مدت همدانشگاهیهای خود معترضیم. ما گمان میکنیم فعالیت دانشجویان در حریم دانشگاه باید تابع قوانین و نظارتهای دانشگاهی باشد و باور داریم که دخالت نهادهای خارج از دانشگاه به نقض استقلال دانشگاه میانجامد ما بازداشت طولانی مدت آقای محمدزاده را خلاف موازین حقوقی می دانیم و عمیقا خواستار رعایت قانون و روند صحیح قضایی در برگزاری دادگاه یار دربند خود هستیم. جامعه دانشگاهی شریف چشم انتظار بازگشتِ علی اکبر محمدزاده به محیط دانشگاه است (اسامی دانشجویان دانشگاه شریف که این نامه را امضا می کنند پس از جمع آوری امضا منتشر خواهد شد) </div><br />
</div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-91275447565649317012011-07-04T13:12:00.001-07:002011-07-04T13:12:06.401-07:00پدر زندانی کرد: قاضی گفت ملاقات نمی دهم، پسرت بمیرد<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: justify;">بایزید شریفی، پدر کمال شریفی زندانی کردی که بیش از یک ماه است در زندان میناب دست به اعتصاب غذا زده، اعلام کرد: "امروز حوالی ظهر (دوشنبه ۱۳ تیرماه) یکی از دوستانش زنگ زد و گفت حال پسرم خیلی بد است."</div><div style="text-align: justify;">پدر این زندانی کرد به بی بی سی فارسی گفت "روز گذشته نامه ای برای رئیس دادگاه انقلاب سقز(آقای شایق) نوشتم کسی که حکم ۳۰ سال زندان پسر من را صادر کرده است، وقتی نامه را به او دادم، خواهش کردم که به من اجازه بدهند تا من یا مادر کمال او را ملاقات کنیم و از او بخواهیم تا اعتصابش را بشکند اما قاضی گفت نمی خواهد بروید پیش او ،بگذارید بمیرد."</div><a name='more'></a><br />
<div style="text-align: justify;">بایزید شریفی با اشاره به اینکه احمد شریفی وکالت فرزندش را بر عهده دارد گفت در تماسی که امروز با وکیل پسرم داشتم او تقاضای تجدید نظر در پرونده را مطرح کرده و ما منتظر جواب مسئولان هستیم."</div><div style="text-align: justify;">همچنین به گفته آقای شریفی قرار است برای پیگیری وضعیت فرزندش به "کمیسیون اصل نود مجلس و قوه قضائیه نیز نامه نوشته شود."</div><div style="text-align: justify;">کمال شریفی به دلیل شرایط نامناسب زندان میناب دست به اعتصاب غذا زده و به گفته خانواده اش "نزدیک به ۴۰ روز است که در اعتصاب غذا به سر می برد. "</div><div style="text-align: justify;">این فعال سیاسی کرد در سال ۸۷ در شهر سقز دستگیر شد و بعد از محاکمه در دادگاه های سقز و سنندج به ۳۰ سال زندان و تبعید محکوم شده است.</div><div style="text-align: justify;">بی بی سی</div><div style="text-align: justify;"></div></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-34941082925634933822011-07-04T13:09:00.001-07:002011-07-04T13:09:46.442-07:00وضعیت وخیم جسمی زندانی سیاسی جعفر اقدامی در زندان گوهردشت کرج<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"وضعیت جسمی زندانی سیاسی جعفر اقدامی رو به وخامت گذاشته است و علیرغم اینکه چند هفته از بیماری او می گذرد اما از درمان وی خوداری می کنند.<br />
زندانی سیاسی جعفر اقدامی از چند هفته پیش دچار ناراحتی حاد عضلانی گردید. ابتدا این ناراحتی در یکی از پاهای او ایجاد شد و سپس به سایر عضلات و ماهیچه های وی گسترش یافت و در حال حاضر او بر بستری بیماری قرار دارد .زندانی سیاسی جعفر اقدامی دچار دردهای شدید عضلانی است و شبانه روز از درد قادر به استراحت نیست. او با کمک عصا و همبندیانش قادر به انجام کارهای شخصی اش خود می باشد....<a name='more'></a>از زمان آغاز این ناراحتی تاکنون بیش از 1 ماه می گذرد و علیرغم وخامت روز به روز وضعیت جسمی اش از معاینه و تشخیص بیماری و درمان وی خوداری می کنند. این مسئله باعث خشم و اعتراض همبندیانش شده است و بارهای خواستار درمان این زندانی سیاسی شده اند ولی تا به حال هیچگونه اقدامی در این باره انجام نداده اند.همچنین زندانی سیاسی اله وردی روحی که از بیماری تومور پروستات رنج می برد و در وضعیت وخیمی جسمی است و زندانی سیاسی ماشالله حائری که از ناراحتی قلبی و تنفسی رنج می برد و ماه ها است که در چنین شرایطی قرار دارد اما از درمان آنها خوداری می کنند.به نظر می رسد که ولی فقیه علی خامنه ای تصمیم به زجرکش کردن زندانیان سیاسی که دچار بیماریهای وخیم جسمی در زندان می شوند گرفته است و طرح زجر کش کردن را توسط صادق لاریجانی رئیس منصوب قوۀ قضاییه ،بازجویان وزارت اطلاعات و سازمان زندانها در حال به اجرا در می آوردن آن هستند.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،بکار بردن شیوۀ غیر انسانی زجرکش کردن زندانیان سیاسی در زندانهای ولی فقیه علی خامنه ای را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام کزارشگر ویژه حقوق بشر برای تحقیق و تهیۀ گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه و ارائه آن سازمان ملل برای گرفتن تصمیمات لازم اجر می باشد.فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران13 تیر 1390 برابر با 04 ژولای 2011</div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-26730542345377445022011-07-04T13:08:00.000-07:002011-07-04T13:08:04.042-07:00بازجویی ،شکنجۀ روحی و جسمی گروه دیگری از زندانیان سیاسی<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="http://parsdailynews.com/pics/zendan-islami.jpg" imageanchor="1" style="clear: right; float: right; margin-bottom: 1em; margin-left: 1em;"><img border="0" height="200" src="http://parsdailynews.com/pics/zendan-islami.jpg" width="178" /></a></div>بازجویی ،شکنجۀ روحی و جسمی گروه دیگری از زندانیان سیاسی در بند سپاه زندان گوهردشت کرج<br />
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" در ادامه تشدید فشارها وایجاد شرایط قرون وسطایی علیه زندانیان سیاسی سالن ایزوله شدۀ 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج 3 زندانی سیاسی دیگر به بند سپاه منتقل شدند و چندین ساعت مورد بازجویی،شکنجۀ جسمی و روحی و تهدید بازجویان (شکنجه گران) وزارت اطلاعات قرار گرفتند...<a name='more'></a>روز پنجشنبه 9 تیر ماه زندانیان سیاسی منصور رادپور،رضا جوشن و افشین بایمانی به سلولهای انفرادی بند سپاه که در دست بازجویان وزارت اطلاعات می باشد برده شدند.آنها چندین ساعت در سلولهای انفرادی بطور مجزا مورد بازجویی،شکنجۀ روحی و جسمی و تهدیدات بازجویان وزارت اطلاعات قرار گرفتند. از طرفی دیگر زندانیان سیاسی بهروز جاوید طهرانی،صالح کهندل،محمد علی منصوری و فرزاد مددزاده که در روز سه شنبه 7 تیر ماه به سلولهای انفرادی بند سپاه منتقل شده بودند از وضعیت و شرایط آنها هیچ خبری در دست نیست و بعضی از گزارشات حاکی از آن است که آنها به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شده اند.در حال حاضر زندانیان سیاسی سالن ایزوله شدۀ 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج در شرایطی بسیار سخت و طاقت فرسایی نگهداری می شوند. آنها از داشتن آب سالم و خنک نوشیدنی محروم هستند،این سالن فاقد امکانات برودتی و تهویه در گرمای شدید تابستان می باشد،زندانیان سیاسی که از بیماریهای حاد رنج می برند از درمان محروم می باشند،اخاذی مبالغ سنگینی از زندانیان سیاسی برای دندانپزشکی و عدم انجام آن ،به عمد زمان کوتاه هواخوری را از ساعت 15:00 که در معرض تابش شدید نور خورشید و گرمای زیاد می باشد تعیین کرده اند تا حتی هنگام هواخوری آنها تحت فشار باشندبازجویان (شکنجه گران) وزارت اطلاعات به این همه محدودیتهای غیر انسانی اکتفا نموده اند و با انتقال گروهی از زندانیان سیاسی به سلولها انفرادی قصد دارند شکنجه های روحی و جسمی را علیه آنها تشدید کنند. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،انتقال گروهی زندانیان سیاسی به بند سپاه و تحت شکنجۀ جسمی و روحی قرار دادن آنها را محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد به ایران برای بازدید و تهیۀ گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران13 تیر 1390 برابر با 04 ژولای 2011گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:دبیرکل سازمان ملل متحدکمیساریای عالی حقوق بشرگزارشگران ویژه شکنجه سازمان ملل متحدکمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا سازمان عفو بین الملل</div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-12034035090018085992011-07-04T13:06:00.000-07:002011-07-04T13:06:17.890-07:00محکومیت سنگین محمدعلی دادخواه به ۱۰ سال زندان ۱۰ سال محرومیت از وکالت<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="http://parsdailynews.com/pics/dadkhah-.jpg" imageanchor="1" style="clear: right; float: right; margin-bottom: 1em; margin-left: 1em;"><img border="0" height="200" src="http://parsdailynews.com/pics/dadkhah-.jpg" width="160" /></a></div>محکومیت سنگین محمدعلی دادخواه به ۱۰ سال زندان ۱۰ سال محرومیت از وکالت: « دادگاه بدوی فاقد وجاهت حقوقی لازم بود»<br />
محمد علی دادخواه، وکیل، از موسسان کانون مدافعان حقوق بشر وسخنگوی آن بر اساس حکم دادگاه بدوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی که صبح روز یکشنبه ۱۲ تیرماه به او ابلاغ شده به دلیل عضویت در کانون، «همکاری در جهت براندازی نرم نظام، تبلیغ علیه نظام، مصاحبه با برخی رسانه ها، تخریب چهره های نظام و سیاه نمایی در خصوص میراث فرهنگی و تدوین کتاب” نگرش و گزارش” که توسط کانون مدافعان حقوق بشر» منتشر شده است محکوم به ۸ سال زندان، ۱۰ سال ممنوعیت از تدریس در دانشگاه ها و ۱۰ سال ممنوعیت از وکالت، ۳۰۰ هزار تومان جریمه نقدی و ۵ ضربه شلاق شده است....<a name='more'></a>محمد علی دادخواه با اشاره به اینکه برخلاف قانون آیین دادرسی کشور حکم دادگاه را به او تحویل نداده اند به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: « صبح یکشنبه به دادگاه رفتم و در آنجا حکمم را دیدم. اما متاسفانه به دلیل آنکه بر خلاف آیین دادرسی حکم را به من نسپردند و تنها رخصت خواندن و نوشتن یافتم بعضی از موارد حکمم را یادم نیست.من علاوه بر ده سال ممنوعیت از تدریس و وکالت، به هشت سال زندان به دلیل فعالیت و سخنگو بودن در کانون مدافعان حقوق بشر محکوم شدم. همچنین به یکسال زندان به اتهام تبلیغ علیه نظام، ۳۰۰ هزار تومان جریمه نقدی به دلیل داشتن ماهواره و ۵ ضربه شلاق برای اتهام دیگری که دقیقا یادم نیست و قابل تبدیل به جریمه نقدی بود محکوم شدم همچنین محکومیت دیگری هم بود که یادم نیست.»آقای دادخواه با گفتن اینکه از حکم هایش ناراحت نیست چون در راه حق و دفاع از سرزمینش عمل کرده است ادامه داد: «من خوشحالم که حکم اعدام به من ندادند چون یک وقتی امکان داشت که تصمیم به اعدام هم بگیرند. می دانید همواره باید مثبت اندیش بود. من در قسمتی از کتابم ” نوروز فلسفه هستی” ترویج مثبت اندیشی کردم و به همین دلیل از این حکم هم به بدی یاد نمی کنم و از اینکه بدتر از این نشده خدا را شکر می کنم. من اصلا ناراحت این حکم ها نیستم چون در راه قانون و دفاع از سرزمینم گام برداشته ام و طبیعی است کسی که در جهت نظم و قانون گام بر می دارد از کسانیکه مخالف نظم و قانون هستند بدی ببیند.»محمدعلی دادخواه در خصوص اتهامات هایش گفت:« شرح اتهامات و حکم من حدود ۳۰ صفحه بود. اتهامات من همکاری در جهت براندازی نرم نظام، تبلیغ علیه نظام، مصاحبه با برخی رسانه ها، تخریب چهره های نظام و سیاه نمایی در خصوص میراث فرهنگی و تدوین کتاب” نگرش و گزارش” که توسط کانون مدافعان حقوق بشر منتشر شده بود. بهرحال پرونده من به اینجا ختم شده تا فردا چه آید و خورشید چه زاید.»این وکیل و مدرس دانشگاه با اعتراض به حکمش گفت: « من نمی دانم چرا وقتی بر خلاف علم، منطق و قانون گفته ام نباید مترو شهری از زیر سی وسه پل اصفهان رد شود خلاف کرده ام! آیا من که گفته ام مترو شهری باعث تخریب سی و سه پل می شود و همین طورمدرسه چهار باغ، کاخ هشت بهشت و بازارچه اصفهان را هم تحت تاثیر قرار می دهد باعث تخریب میراث فرهنگی شده ام و یا آنها که مترو را راه انداخته اند! من که گفته ام چرا با ساختن سدی در مجاورت مقبره کوروش که در جهان همتا ندارد باعث خرابی این اثر تاریخی و ملی می شویم خلاف کرده ام یا آنها که این اقدامات را انجام داده اند؟ حداقل اندکی انصاف داشته باشید و عادلانه و منصفانه بنگرید.»این وکیل برجسته در خصوص دادگاه تجدید نظر خود گفت: «حدود ۳۰ روز وقت دارم که به حکم دادگاه بدوی اعتراض کنم و امیدوارم با دلایل و استدلال هایم دادگاه تجدید نظر را قانع کنم که دادگاه بدوی فاقد وجاهت قضایی لازم این حکم ها را صادر کرده است.»محمد علی دادخواه ، وکیل و عضو هیات موسس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر که در حال حاضر وکالت پروند ه های دانشجویان و فعالان سیاسی بسیاری را در جریان حوادث انتخابات ۸۸ به عهده دارد همچنین او وکیل پرونده تخریب حسینیه دروایش گنابادی را به عهده داشت. او در ۱۲ تیر ۸۸ به دنبال افزایش فشارهای امنیتی بر وکلا در محل کارش دستگیر کردند. او بیش از ۶۰ روز در بازداشت بود. در حالیکه هنوز وضعیت این پرونده مشخص نشده او با اتهامات جدید دیگری مواجه شده است.<br />
<span style="font-family: Times New Roman; font-size: medium;">کمپین بین المللی حقوق بشردرایران</span></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-21193752225272647912011-07-04T13:02:00.000-07:002011-07-04T13:02:25.589-07:00اعدام پنهانی و دسته جمعی ۲۵ زندانی در روز دوازدهم تیر<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">از دو سال پیش که غلامحسین محسنی اژه ای به سمت دادستان کل کشور منصوب شده است، اعدام های گسترده در ایران اجرا شده و علاوه بر افزایش اعدام های اعلام شده، اعدام های پنهانی و مخفی که توسط مقامات قوه قضاییه به رسانه ها اعلام نمی شود نیز افزایش یافته است. طبق گزارش هایی که در اختیار کمپین قرار گرفته است در برخی هفته ها موارد تعداد اعدام هایی که اعلام نمی شود چندین مرتبه از اعدام های اعلام شده بیشتر است....<br />
<a name='more'></a>ادامه اعدام های اعلام نشده در زندان قزلحصار کرج: اعدام پنهانی و دسته جمعی ۲۵ زندانی در روز دوازدهم تیر<br />
منابع موثق به کمپین بین المللی حقوق بشر گفتند که ۲۵ زندانی به صورت دسته جمعی و پنهانی در زندان قزلحصار کرج اعدام شده اند. به گزارش منابع یاد شده از داخل زندان قزلحصار در روز یکشنبه دوازدهم تیرماه سال نود ، ۲۵ زندانی که اکثر آنها جرائم مرتبط با مواد مخدر داشته اند در زندان قزحصار کرج به صورت دسته جمعی اعدم شده اند. همه اعدام شده ها از زندانیان اندرزگاه ۲ زندان قزلحصار بوده اند. کمپین از مقامات قوه قضاییه قویا می خواهد که در خصوص روند اعدام های صورت گرفته در این زندان به خصوص اعدام های مطرح شده در تاریخ ۱۲ تیرماه اطلاعات لازم را در اختیار افکار عمومی قرار و به مخفی کاری در این خصوص پایان دهد.این اعدام ها همچون اعدام های پنهانی در شهرهای مشهد و بیرجند که پیش از این کمپین در این ارتباط گزارش هایی را منتشر کرده بود، بدون حضور و اطلاع خانواده و وکلا اعدام شده ها اجرا شده است. این درحالی است که طبق قوانین داخلی ایران پیش از اعدام باید خانواده ها و وکلا از زمان اجرای حکم مطلع شوند و هنگام اجرای حکم در محل حاضر باشند.منابع یاد شده به کمپین گفتند که در دو سال اخیر “دهها زندانی ” در این زندان به همین شیوه اعدام شده اند و اخبار آنها به صورت رسمی اعلام نشده است. کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران بارها نسبت به اعدام های گروهی ، پنهانی و گسترده در زندان قزلحصار کرج و دیگر زندان های ایران به خصوص اعدام های پنهانی در زندان های ” وکیل آباد مشهد “، “زندان بیرجند” ، ” زندان تایباد” ، ” زندان کارون اهواز” و “زندان ارومیه” هشدار داده است.از دو سال پیش که غلامحسین محسنی اژه ای به سمت دادستان کل کشور منصوب شده است، اعدام های گسترده در ایران اجرا شده و علاوه بر افزایش اعدام های اعلام شده، اعدام های پنهانی و مخفی که توسط مقامات قوه قضاییه به رسانه ها اعلام نمی شود نیز افزایش یافته است. طبق گزارش هایی که در اختیار کمپین قرار گرفته است در برخی هفته ها موارد تعداد اعدام هایی که اعلام نمی شود چندین مرتبه از اعدام های اعلام شده بیشتر است.دادستان کل کشور پیش از این در یک کنفرانس مطبوعاتی در تاریخ ۱۹ مهر سال گذشته اعلام کرد که ” طبق دستور رئیس قوه قضائیه برای برخورد یکسان با قاچاقچیان پروندهها به دادستان کل کشور محول شده” و وی به دادستان های کل کشور دستور داده که متهمان مربوط به مواد مخدر در کوتاهترین زمان ممکن محاکمه شوند و در اجرای احکام هیچگونه رحمی به انان نشود. وی حتی در این کنفرانس تلویحا اظهار داشت که بعضا افراد بی گناه در این پرونده ها به جای قاچاقچیان اصلی اعدام شده اند. آقای اژه ای گفته است :« بعضی از افرادی که مواد مخدر از انها کشف میشوند قاچاقچی اصلی نیستند و بهره مادی از این بابت نمیبرند، بلکه قاقچاقچی اصلی این افراد را اجیر کرده و فریب میدهد در حالی که خودش در جای امنی نشسته است و فرد دیگری به جای او محاکمه و حتی اعدام میشود.» به گفته غلامحسین اسماعیلی رئیس سازمان زندان های ایران، زندان قزلحصار کرج پرجمعیت ترین زندان کشور میباشد. آقای اسماعیلی در یک مصاحبه مطبوعاتی گفته است که تا سه برابر ظرفیت زندان قزلحصار کرج در آن زندانی نگهداری میشود. برخی منابع مدعی شده اند که تعداد زندانیان این زندان بیشتر از “سی هزار” نفر میباشد. مقامات قضایی تا کنون آماری از تعداد زندانیان این زندان و یا افرادی که در انتظار مرگ هستند منتشر نکرده اند.اندرزگاه ۲ ( واحد ۲ ) زندان قزلحصار کرج ۸ سالن دارد که در ماههای اخیر تا “پنج هزار” زندانی در این اندرزگاه نگهداری شده اند. اکثر زندانیان اندرزگاه ۲ متهمین محکوم به اعدام در رابطه با پرونده های حمل ، نگهداری و خرید و فروش مواد مخدر میباشند. درتاریخ چهارم خرداد ماه گذشته نیز برخی رسانه ها از اعدام دسته جمعی ۱۰ زندانی در این زندان خبر دادند. مسئولان قضایی ایران تا کنون نسبت به وجود اعدام های مخفیانه در زندان قزلحصار کرج سکوت کرده اند .کمپین بین المللی حقوق بشر بارها از قوه قضاییه ایران خواسته است که در قبال اعدام های صورت گرفته در زندان های کشور به صورت شفاف عمل کرده و به پنهان کاری ومخفی کاری در این زمینه پایان دهد. کمپین به علاوه با توجه به شبهات جدی که در نحوه دادرسی پرونده های یاد شده وجود دارد اعدام های شتابان که حتی مراحل قانونی مرسوم هم در آن رعایت نمی شود محکوم می کند و خواستار توقف این روند مرگبار و همچنین خواهان روشن شدن ابعاد پنهان اعدام های صورت گرفته در دو سال اخیر در زندان های مختلف ایران میباشد. کمپین معتقد است “سیاست اعدام درمانی” در مقابله با بحران مصرف مواد مخدر در ایران هیچ کارآرایی نداشته است، و تنها در راستای ایجاد رعب و وحشت در جامعه میباشد.</div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-87134936862318133802011-07-01T14:32:00.000-07:002011-07-01T14:32:37.928-07:00خطر اعدام يوسف ندرخانی به اتهام ارتداد بسيار جدی است ، بايد سريعا اعتراض کنيم<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="http://parsdailynews.com/pics/zzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzz-edam.jpg" imageanchor="1" style="clear: right; float: right; margin-bottom: 1em; margin-left: 1em;"><img border="0" height="320" src="http://parsdailynews.com/pics/zzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzz-edam.jpg" width="265" /></a></div>جمهوري اسلامي ايران قصد اعدام پدر دو کودک در ايران را دارد. اتهام او دست کشيدن از اسلام و گرويدن به دين مسيحي است. <br />
يوسف ندرخاني ۱۹ ساله بود که از اسلام دست کشيد. او ساکن شهر لاکان بود و بدليل اينکه در مدرسه فرزندانش٬ از معلمين درخواستنموده بود که درس قران و دين اسلام به فرزندانش ندهند و گفته بود که ما مسيحي هستيم٬ او را دستگير وروانه زندان کردند.همسر يوسف ندرخاني نيز که مسيحي است ٬ قبلا دستگير و به حبس ابد محکوم شده بود٬ که خوشبختانه از زندان آزاد شد. يوسف ندرخاني ۲۰ مهرماه ۱٣۸۸دستگير شد و سپس به اعدام محکوم شد. او اکنون ٣۵ سال دارد و خطر اعدام هرلحظه او را تهديد ميکند. جمهوري اسلامي ايران در دادگاه عالي خودش روز سه شنبه ٬هفتم تيرماه اعتراض يوسف ندرخاني و وکلاي اين پرونده را نپذيرفت و حکم اعدام را که در دادگاه استان گيلان عليه ندرخاني داده بودند را تائيدکرد. اين حکم البته هنوز کتبا به وکلا و به خود يوسف ندرخاني داده نشده ولي شفاها به آنها گفته شده که حکم تائيد شده است.اکنون خطر اجراي حکم اعدام بسيار جدي است. حکومت اسلامي ايران قصد بررسي اوضاع و ميزان اعتراضات بين المللي و اعتراض مردم به اين حکم را دارد. اگر اعتراضات گسترده نباشد نه فقط يوسف اعدام ميشود بلکه ممکنست تعداد زيادي از کساني که از اسلام دست کشيده و يا به اديان ديگر گرويده اند٬ در خطر اجراي حکم اعدام قرار بگيرند.به حکم اعدام يوسف ندرخاني در همه جا بايد سريعا اعتراض کنيم. حکومت اسلامي ايران بيشرمانه قصد اعدام کساني را دارد که از مذهب اسلام دست کشيده و يا به مذاهب ديگر اعتقاد دارند.اينرا بايد در دنيا مطرح کرد و اعتراضات گسترده اي را به اين جنايت سازمان داد. کميته بين المللي عليه اعدام<br />
<div style="color: #990000;"><b> ۱ جولاي ۲۰۱۱</b></div></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-66347364959179180412011-06-26T05:02:00.000-07:002011-06-26T06:22:08.071-07:00نامه وبلاگ نویس زندانی سیامک مهر از درون زندان به فرزندش<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="http://parsdailynews.com/pics/siamakmehr7-.jpg" imageanchor="1" style="clear: right; float: right; margin-bottom: 1em; margin-left: 1em;"><img border="0" src="http://parsdailynews.com/pics/siamakmehr7-.jpg" /></a></div><div style="color: #3d85c6;"><span style="background-color: #d9ead3;">میتراجان یادت باشد من یک فرد نیستم ،یک فکرم.من یک شخص نیستم بلکه یک اندیشه ام.اندیشه ای که در میان ایرانیان ریشه دارد ومن سخت امیدوارم که عاقبت براهریمن پیروز میشویم.بر عنصر ضد بشر،ضد آزادی وضدزندگی.بنابراین نابودی شخص من به معنی نابودی این اندیشه بالنده نیست</span>.</div>نامه سیامک مهر از زندان به فرزندشمیترا جان مطالبی هست که میخواهم بدانی. بیشتر از این نظر که اگر در اینترنت ویا در کانالهای ماهواره ای و رسانه ها پرسیدند آمادگی داشته باشی.شرایط من در زندان به گونه ای است که بیشتر از هر چیز از بی خبری رنج میبرم.از 21 شهریور 1389 به مدت 35-45 روز که دقیقا نمیدانم من در اطلاعات زندان بودم و در این مدت به دلیل شکنجه های فراوان با شیشه عینکم اقدام به خودکشی کردم.با اینکه میدانی چشمانم خیلی ضعیف است و با وجود تقاضای زیاد، 3ماه از دادن شیشه عینک وحتا یک عدد قرص به من خودداری میکردند.بیشترین توهین و شکنجه ای که در مورد مقاله هایم به من شد، در مورد مقاله :مقام زن در فاحشگی اسلام” بود گه گویا بدجور از این مقاله میسوزند.از تاریخ 15 اسفند89 مرا به سلول انفرادی وسپس به سلول فرعی در اندرزگاه5 انتقال داده اند.نه رادیو،نه تلویزیون ونه روزنامه نه کتاب و نه هیچ مسیر خبری در اختیارم نیست.با اینکه زندانیان سیاسی را به سالن12 اندرزگاه 4 انتقال داده اند ولی من تنها زندانی سیاسی هستم که ممنوع ملاقات،ممنوع تلفن،وبه صورت کاملا ایزوله نگهداری می شوم. اخیرا احضاریه ای به زندان آورده اند که علیه من شکایت شده.نه شاکی مشخص است و نه از مورد اتهام حرفی زده شده.من احضاریه را امضا نکردم ونپذیرفتم.خودم حدس میزنم موضوع دادگاه رسیدگی به اتهام (سب النبی)باشد. به مسئله توهین به مقدسات.البته اتهام های دیگری هم ممکن است در میان باشد.من برای هر وضعیتی آمادگی کامل دارم و روحیه وانرژی ام در برابر اهریمن تباهی وپلیدی که قصد دارد سرانجام مرا ببلعد در حد بالا وعالی است.شاخ به شاخ با اهریمن خواهم جنگید.میتراجان یادت باشد من یک فرد نیستم ،یک فکرم.من یک شخص نیستم بلکه یک اندیشه ام.اندیشه ای که در میان ایرانیان ریشه دارد ومن سخت امیدوارم که عاقبت براهریمن پیروز میشویم.بر عنصر ضد بشر،ضد آزادی وضدزندگی.بنابراین نابودی شخص من به معنی نابودی این اندیشه بالنده نیست.نام من ودیگر زندانیان سیاسی اینجا نیز چون مبارزاتی که جاودان شدند هرگاه یادی از رژیم اسلامی در تاریخ به میان آید،دوباره زنده خواهدشد.معنی(زنده یاد) که درباره درگذشتگان میگویند دقیقا همین است پس تو سرت را بالا بگیر ودرمقال اطرافان واسلامزده های عقب مانده واُمُل وبیمار محکم بایست و بی سوادی آنان را گوشزدشان بکن.حتا تحقیرشان کن از بابت جهل وخرافه ای که بیمارشان کرده است.اسلامزده هایی که در پیرامون خود می بینی حتا از انسان های غارنشینی که بردیواره های غار آثار هنری خلق میکردند پس مانده ترند.زیرا در عصری زندگی می کنند که بشر متمدن وخردگراوآزاداندیش دوره روشنفکری را سپری کرده ورو بسوی آینده ای زیبا وشاد ومرفه با گام های استوار به پیش می تازد.اسلامزده های اطرافت همچنان در گنداب متعفن ومقدسات وباورهای جاهلانه مذهبی غرقند ونه حقوق وآزادی های خود را می شناسند ونه ازارجمندی وکرامت انسانی بهره مند هستند.باورهای جاهلانه مذهبی،آنان را متنفر از ازادی پرورش داده است هر سنگ وچوب واستخوان مرده های هزاران ساله را که در بیابان های گرسنگی می یابند می پرستند.خرد خود،اندیش خویش را به هیچ می نگارند وچون الاغی و گاوی افسار به گردن خود انداخته،قلاده به خود بسته اندو یک سر قلاده را به دست شیاد وشارلاتانی مقدس سپرده اند تا در نهایت آنان را چون حیوانی بی ارده وبی اختیار به هر سو بکشد وبدوشد وبه مذبح ببرد.میترا جان من به اندیشه هایم وبه درک خود از آزادی وارجمندی انسانیتم می بالم.من یه آنچه نوشته ام افتخار میکنم.مبارزی هستم که در جنگ با اهریمن اسیر گشتم،اما اهریمن را نیز کلافه کرده است.این سکوت مطلقی که در رسانه های رژیم اسلامی درباره دستگیری واسارت وکلا موضوع من دیده میشود نشان از ترس رژیم دارد.این که مرا بصورت پنهانی و سکرت تا الان یازده بار به دادگاه بردند ومیآورند،اینکه دسترسی مرا به ارتباط با بیرون از زندان مطلقا مسدود کرده اند،نشانه های پیروزی من است.میترا جان تنها امیدی که به کمک دارم از سوی ایرانیان همفکر ومخالفان جدی رژیم اسلامی است.حمایت آنها ورسانه ها ونهادهای حقوق بشری وفعالان حقوق بشر می تواند درسرنوشت من وفشار به رژیم موثر واقع شود نکته ای دیگر اینکه همانطور که گفتم عواطف واحساسات خودت رادر مورد من کنترل کن و با خردِ محض به موضوع من بیاندیش من هیچ امیدی به اینکه رژیم ددمنش اسلامی مرا زنده بگذارد ندارم.من الان در سلول انفرادی هستم.اینجا به سلول انفرادی برای فریب مردم میگویند "سوئیت" ! علاوه بر سلولهای انفرادی در هر سالن عمومی اندرزگاه ها یک اتاق کوچک با حمام وتوالت هم هست که به آن "فرعی" می گویند و هر یک شماره ای دارد.من در بین هفت هشت هزار زندانی تنها وتنها زندانی هستم که ممنوع ملاقات وممنوع تلفن و از هرگونه ارتباط محرومم.هرگاه یک زندانی ممنوع ملاقات میاید آنرا نیز به سلول من میآورند که معمولا از اشرار وجانیان است.اکنون که این مطلب را مینویسم در فرعی از سالن13 اندرزگاه 5 که زندان معتادین و جانیان وشرارتی های خطرناک است محبوسم.این اندرزگاه به(متادونی ها) مشهور است.سلول من حتا یک دریچه به بیرون ندارد که با کسی ارتباط داشته باشم.بنابراین احتمال اینکه این نامه را به این زودی به بیرون بفرستم بسیار کم است.امروز که این مطلب را مبنویسم فقط می دانم که ماه اردیبهشت است ولی از تاریخ و ساعت وروزش اطلاع ندارم.چون من در سلول انفرادی هستم،بنابراین نمی توانم از فروشگاه خرید کنم.به ناچار کارت بانک را باید به دیگران بدهم تا برایم خرید کنند.اینجا همه دزدند.چه زندانی،چه زندانبان وحتا مدیر فروشگاه هم هر گاه کارت به دستش بدهی، فوری خالی میکند.شکایت هم سودی ندارد کسی رسیدگی نمیکند.این را هم بگویم که مدتی پیش یکی از همین جنایت کارها واوباش به من حمله ور شد که چون من کوتاه آمدم درگیری جدی پیش نیامد.اینها همیشه شیءی بُرنده با خود حمل میکنند که به آن "تیزی" می گویند.در فرعی 17 اندرزگاه6، که بودم در داخل بند یکنفر با همین تیزی به خاطر چند گرم موادمخدر گردنش را بریدند وکشتند.در زندان موادمخدر از سیگار فراوان تر یافت میشور.کراک وشیشه اصلی ترین مواد مخدر مصرفی در زندان است.امروز دوشنبه نوزدهم اردیبهشت 90 بعد از هشت ماه انفرادی به سالن 12 اندرزگاه 4(بند سیاسی) منتقل شدم.<br />
<h1 style="color: #cc0000;"><span style="font-size: small;"><a href="https://arttaa.wordpress.com/" title="ارتـــای خــوشـــه (سیـــــــمرغ)">ارتـــای خــوشـــه (سیـــــــمرغ)</a></span></h1></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-78205562353582770312011-06-24T16:37:00.000-07:002011-06-24T16:37:36.587-07:00بازداشت فرهاد باغبانی، حجت کلاشی و هفت تن از اعضای حزب پان ایرانیست<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="http://pan-iranist.net/files/2010/10/hojjat-kalashi.jpg" imageanchor="1" style="clear: right; float: right; margin-bottom: 1em; margin-left: 1em;"><img border="0" height="225" src="http://pan-iranist.net/files/2010/10/hojjat-kalashi.jpg" width="320" /></a></div><div style="color: #999999;"><b><span style="color: #990000;">صبح روز جاری، فرهاد باغبانی، حجت کلاشی و هفت تن از اعضای حزب پان ایرانیست در اهواز بازداشت و به نقطه نامعلومی انتقال پیدا کردند</span></b>. </div><div style="text-align: justify;">فرهاد باغبانی، روزنامهنگاری که برای حضور در جلسه صبح امروز سازمان جوانان حزب پان ایرانیست شرکت کرده بود، به همراه <a href="http://www.rahana.org/prisoners/?p=9540" target="_blank">حجت کلاشی</a> و هفت تن دیگر بازداشت شد.<br />
به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» این رونامه نگار که پیش از این نیز در اسفند ماه ۸۸ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی»، «عضویت در حزب پان ایرانیست» و «تبانی برای برهم زدن نظم عمومی» به همراه مهندس رضا کرمانی در اهواز بازداشت شده بود، پس از چندی با قید ضمانت از زندان کارون اهواز آزاد شده بود، اما تاکنون جلسه رسمی دادگاه وی و رضا کرمانی بر گزار نشده است.</div><div style="text-align: justify;">حجت کلاشی نیز از اعضای حزب پان ایرانیست و مسئول سازمان جوانان این حزب و دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس علوم سیاسی است.</div><div style="text-align: justify;">وی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۸۹ توسط نیروهای امنیتی در اصفهان بازداشت و در تاریخ ۲۹ شهریور به قید وثیقه از زندان مرکزی اصفهان آزاد شده بود. پس از چندی بار دیگر ۱ بهمن ۱۳۸۹ در مراسم یادبود به مناسبت اولین سال درگذشت دکتر ابراهیم میرانی مسول تشکیلات حزب پان ایرانیست در خوزستان، توسط نیروهای امنیتی بازداشت ودر تاریخ ۶ بهمن ۸۹ به قید وثیقه ۲۰ میلیون تومانی آزاد شده بود.</div><div style="text-align: justify;">این بازداشت در حقیقت سومین بازداشت حجت کلاشی، در یک سال اخیر به حساب میآید.</div></div>Unknownnoreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-16118868300016739772011-06-21T10:46:00.000-07:002011-06-21T10:46:21.097-07:00خودكشي كاوه اولاد دانشجوي فعال دانشگاه شيراز<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><span class="Apple-style-span" style="font-family: tahoma; font-size: 11px; line-height: 16px;"><span style="color: #990000;">دانشجو آنلاين:</span> به گفته دانشجويان دانشگاه شيراز, متاسفانه كاوه اولاد دانشجوي فعال اين دانشگاه, در حالي كه چند روز پيش بازداشت شده بود, پس از آزادي خودكشي كرد. عكس ضميمه كاوه را مقابل پلاك 100, بازداشتگاه مخوف اطلاعات شيراز مي بينيم</span><br />
<div style="text-align: center;"><span class="Apple-style-span" style="font-family: tahoma; font-size: 11px; line-height: 16px;"> روحش شاد و يادش گرامي باد</span></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjDLbPCtKplN1pll6i15PsRoHrDjkbExYrVBCjyfZ_qdcaXQKCFTF8jInPMQ0tS2Da9TTs3fnkeNbf9DIBHpLV-29f_ToEnUm2raKm77NcFiluctmsQPbip8epzP9kJ5dWVAhKyqJek1rRm/s320/kaveolad.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="400" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjDLbPCtKplN1pll6i15PsRoHrDjkbExYrVBCjyfZ_qdcaXQKCFTF8jInPMQ0tS2Da9TTs3fnkeNbf9DIBHpLV-29f_ToEnUm2raKm77NcFiluctmsQPbip8epzP9kJ5dWVAhKyqJek1rRm/s400/kaveolad.jpg" width="300" /></a></div></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-32034387917119850262011-06-20T04:24:00.001-07:002011-06-20T04:24:59.386-07:00هرانا؛ بیانیهٔ جمعی از زندانیان سیاسی در واکنش به اظهارات دادستان کل در خصوص وضعیت زندانیان<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">جمعی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین، در واکنش به اظهارات غلامحسین محسنی اژهای دادستان کل کشور اقدام به نگارش بیانیهای کردهاند که نسخهای از آن در اختیار ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران "هرانا"، قرار گرفته است. <br />
<div style="text-align: justify;">این بیانیه عیناً در پی میآید: </div><div style="text-align: justify;">مصاحبه سوم خرداد غلامحسین محسنی اژهای دادستان کل کشور در جایگاه سخنگوی قوه قضاییه میتواند مستند قابلقبولی برای انتقاداتی باشد که تا کنون گروههایی از زندانیان و بالاخص زندانیان سیاسی و فعالین حقوق بشر آن را برای افکار عمومی بیان کردهاند:</div><div style="text-align: justify;">۱) از جمله مهمترین این انتقادات تداوم قرار بازداشت افرادی است که برابر حکم بازپرس میباید با تودیع وثیقه آزاد شوند. حتی اگر رفتار برخی بازپرسان که متهمان را به دادن پاسخ منفی و اظهار عجز از تودیع وثیقه مجبور میکنند نادیده گرفته شود، باز این به رویه متعارف دستگاه قضایی تبدیل شده که علیرغم تعیین وثیقه، بالاخص درباره متهمان سیاسی از دریافت وثیقه متهم و آزادی وی استنکاف ورزیده و یا حتی با وجود تودیع وثیقه متهمان سیاسی را همچنان در بازداشت نگه داشتهاند. این رویدادی است که اژهای هم به آن بهعنوان وجود یک عیب اعتراف کرده است. صرفنظر از اینکه ضامن هفتهها و ماهها از عمر هزاران زندانی که با این وضعیت به ناحق و غیرقانونی در حبس ماندند و آسیبهای فراوانی به خود و خانوادههایشان وارد شد آیا نمیتوان گفت علیرغم اینکه در سالهای اخیر کراراً از سوی فعالان و نهادهای حقوق بشری اعتراضات به بازداشت افراد تحت قرار وثیقه مطرح میشد اما مورد انکار یا بیتوجهی مسوولان قرار میگرفت: و چه بسا بسیاری از موارد دیگر نیز که اکنون مورد انکار و بیتوجهی است (از جمله اظهارات آقای اژهای) نیز صحت داشته باشد!</div><div style="text-align: justify;">۲) محسنی اژهای در حالی میگوید وضع زندانهای ما از سایر کشورها بهتر است که بارها خود مقامات عالی سازمان زندانها اعلام کردهاند با وجود اینکه استاندارد سرانه فضای هر زندانی ۱۲ متر است اما در حال حاضر این سرانه در ایران برای هر زندانی کمتر از ۲ متر است.</div><div style="text-align: justify;">آنچه آقای اژهای دربارهٔ حسنها و مزیتهای زندان و زندانبانی در ایران مدعی شده است در افکار عمومی حمل بر خودستاییهای بیجا میگردد زیرا از نظر عقلای عالم و افکار عمومی، ملاک ارزیابی وضعیت زندان، اعلامنظر نهادها و شخصیتهای مستقل غیردولتی است که با کمال تاسف همگی در ایران ممنوع و محکوم و... گردیده و امکان نخلارت مستقل، مدنی و غیردولتی برای ارزیابی وضعیت زندانها و بازداشتگاهها که در جوامع پیشرفته وجود دارد در ایران منتفی است. آزادی ورود امکانات و وسایل که محسنی اژهای از آن به عنوان یک امتیاز یاد و تصریح کرده است که در هیچ جای جهان این گونه رفتار نمیشود نیز از جمله ادعاهای گزاف دستگاه قضایی است چرا که حتی زندان بدنام ابوغریب عراق و در زمان حکومت استبدادی صدام حسین نیز امکان خرید رادیوهای چند موج، آنتنهای ماهوارهای، انواع و اقسام وسایل رفاهی مانند کامپیوتر، تلویزیون و... وجود داشت حال آنکه در زندانهای ایران دسترسی زندانیان به دستگاههای کامپیوتری به طور کلی ممنوع است و تنها در معدودی از زندانهای کشور استفاده از رادیوی تکموج FM آن هم در صورتی که از فروشگاه داخل زندان تهیه شود، مجاز است. این در حالی است که فروشگاه زندان همین رادیو تکموج را هم به تعداد کافی و با کیفیت مناسب در اختیار زندانیان قرار نمیدهد. از این گذشته اگر وضعیت سرانهٔ سرویسهای بهداشتی برای زندانیان زن در زندان----، بیش از یک سرویس به ازای هر ده نفر است، این میزان در بند سیاسی و امنیتی ۳۵۰ اوین یک سرویس به ازای هر ۳۳ نفر است از این جهت و برابر معیارهای دادستان کل کشور، وضعیت بهداشتی بند ۳۵۰ اوین تعریفی ندارد. این در حالی است که این بند و سایر بندهای سیاسی از جمله بند نسوان زندان اوین و بند سیاسی زندان رجاییشهر کرج و زندانهای خوزستان از فضای مناسب قرائتخانه، ورزشگاه، فعالیتهای فرهنگی و کارگاه بهطور کلی محروم هستند.</div><div style="text-align: justify;">۳) وضعیت ملاقاتها و بالاخص ملاقاتها خصوصی (شرعی) و حضوری در دورهٔ فعلی نیز به شدت اسفبار است زمان ملاقات کابینی از ۴۰ تا ۴۵ دقیقه در دورهٔ ریاست هاشمی شاهرودی به ۲۰ دقیقه در زمان فعلی تقلیل یافته است. اعطای ملاقات حضوری به طور کلی متوقف شده و تنها به صورت استثناء و آن هم با دریافت نامهٔ مستقیم از دادستان امکانپذیر است که مستلزم رنج فراون خانوادهها برای مراجعات به دادستانی است در حالی که در دورهٔ پیشین هر یک ماه تا ۴۵ روز حداقل یک ملاقات حضوری منظم به زندانیان داده میشد. ملاقات خصوصی (شرعی) نیز برای زندانیان مطلقاً متوقف شده و برای سایر زندانیان نیز به شدت محدد شده است این در حالی است که در دورهٔ گذشته هر ۲ تا ۳ ماه یکبار زندانیان (و از جمله زندانیان سیاسی که مایل به استفاده از این ملاقاتها بودند) بهرهمند بودهاند. در مورده ماجرای مرخصی و ادعای محسنی اژهای تنها بیان این نکته کافی است که آنچه اکنون در گفتار زندانبان و مسوولان قضایی به تراکم زندانی یاد میشود و باعث انجام اقدامات شتابزده برای مهار رشد فزاینده رسوب زندانی در زندانهای ایران شد، ناشی از کاهش شدید مرخصیها، کاهش اعطای آزادی مشروط و آزادی به قید وثیقه استم. در حقیقت مرخصی از ده روز در ماه در دورهٔ هاشمی شاهرودی آن هم به همهٔ زندانیان، هم اکنون به صورت موردی و سلیقهای، آن هم معمولاً ۳ تا ۴ ماه یک بار و به مدت ۲ تا ۴ روز اعطا میشود.</div><div style="text-align: justify;">۴) آقای اژهای ادعا کرده است که چون حضور غیر متهم در تحقیقات منوط به اجازهٔ قاضی است، حتی او هم که دادستان است نمیتواند در این مرحله حضور داشته باشد. این ادعای وی مستند به تبصرهٔ مادهٔ ۱۲۸ قانون آیین دادرسی است که اولاً حضور غیرمتهم و یا وکیل در مرحلهٔ تحقیقات را منع نکرده و فقط قاضی را بدان مختار کرده است. ثانیاٌ این تبصره اگر به معنای منع کرده وکیل از حضور در مرحله تحقیقات باشد بنا به گفتهٔ عموم حقوقدانان خلاف اصل بوده و مغایر با حقوق متهم است. همچنین در تضاد با اطلاق اصل ۳۵ قانون اساسی بوده و مهمتر از همه اینکه بند سوم قانون حقوق شهروندی که چند سال پس از این تبصره در مجلس شورای اسلامی به تصویت رسیده است به لحاظ مؤخر بودن بر آن، حاکم بر تبصره بوده و افاده منع حضور وکیل را بیاثر میکند لذا حضور وکیل در تحقیقات مقدماتی الزامی است و تمام پروندههایی که به این نحو شکل گرفتهاند. مخدوش و مصداق تضییع حقوق متهم هستند. شگفتانگیزتر اینکه آقای اژهای میگوید حتی من هم نمیتوانم حضور داشته باشم در حالی که اصولاً تمام پروندههای متهمان در مرحلهتحقیقات مقدماتی در دادسرا تحت اختیار و نفوذ دادستان است و حتی ضابطان و بازجویان باید با اجازهٔ قضات دادسرا و دادستان مبادرت به تحقیق نمایند. این اظهارات آقای اژهای یا حاکی از توجیه رفتارهای نادرست یا حالی از بیاطلاعی از قوانین علیرغم سالها حضور در دستگاه قضایی است.</div><div style="text-align: justify;">۵) در حالی که زندان محل نگهداری محکومان است و محکومان از مراحل بازجویی، تحقیق، بازپرسی و محاکمه عبور کردهاند، محسنی اژهای در این مصاحبه با بیان اینکه گاهی در زندان متهم نگهداری میشود و وی در حال گذراندن مراحل تحقیق مقدماتی، بازجویی و... است، عملاً مرز بازداشتگاه و زندان را از بین برده و قوانین مطرح دربارهٔ بازداشتگاه و زندان را زیر پا گذاشته است.</div><div style="text-align: justify;">علیرغم همه انتقاداتی که مطرح شد لازم است همین مقدار که دادستان کل کشور به طرح این مسائل و از جمله قبول یکی از عیوب مهم پرداختهاند که سالها بود از سوی منتقدان عنوان میشد از ایشان تشکر کده و اعلام کنیم:</div><div style="text-align: justify;">الف- اگر اظهارات شما دربارهٔ بخشهایی از زندانها صادق باشد دستکم همهٔ آن اظهارات دربارهٔ زندانیان سیاسی و امنیتی صادق نیست و لازم است دستگاه قضایی با اعزام افراد و کمیتههایی جهت بازرسی وضعیت کنونی زندانیان و محدودیتها و محرومیتهای غیرانسانی مانند ممنوعیت تلفن، عدم اعطای مرخصی به زندانیان سیاسی بهخصوص زندانیان بیمار، ممنوعیت ملاقات حضوری و خصوصی، ممنوعیت ملاقات وکلاء با موکلین سیاسی و... را بردارند.</div><div style="text-align: justify;">ب- حقوق زندانیان طبق اسناد بینالمللی و قوانین ایران بر حکومت فرض است و حکومت نمیتواند اگر آنها را رعایت کرد ادعای لطف یا امتیاز کند در حالی که متاسفانه آنها رعایت نمیشوند.</div><div style="text-align: justify;">ج- امکان نظارت توسط شخصیتها و نهادهای مدنی مستقل و غیردولتی برای ارزیابی وضعیت زندانها فراهم شود تا افکار عمومی بتواند باور کند</div><div style="text-align: justify;"><br />
</div><div style="text-align: justify;"><b style="color: #0b5394;">خبرگزاری هرانا </b><br />
<b style="color: #990000;"> جمعی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین</b></div><span></span></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-6082308126770120785.post-11851657829639166122011-06-19T17:15:00.000-07:002011-06-19T17:15:10.349-07:00بیانیه جمعی از فعالان اجتماعی و حقوق زنان برای مریم بهرمن: «در انتظار آزادی»بیانیه جمعی از فعالان اجتماعی و حقوق زنان برای مریم بهرمن: «در انتظار آزادی»<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on">اينک که کم و بيش چهل روز است از بازداشت مريم بهرمن به اتهام کلی اقدام عليه امنيت ملی میگذرد، ديگر در سکوت به انتظار نشستن معنايی ندارد. به باور ما، طرح اين اتهام در بارهی مريم بهرمن که هميشه کردار و انديشهاش با شفافيت و به صراحت در راستای توسعهی اجتماعی و تثبيت و تقويت ساختارهايی بوده که حقوق شهروندی را، به معنای مطلق کلمه، تأمين میکنند، اساسا محلی از اعراب ندارد.<br />
باری، مريم بهرمن دغدغهای جز فعاليت سالم اجتماعی نداشته و مشخصه و لازمهی جامعهی سالم و قانونگرا فعاليت اجتماعیست. بازداشت چنين فعالی با مبانی و اصول مردمسالاری و مدنيت سازگار نيست و شائبهی نقض حقوق اساسی و اصل برائت شهروندان را در پی میآورد. نسبت دادن اين اتهام، خاصه با توجه به مشی و منش مريم بهرمن که فعالی اجتماعی و مدنی با روحيهای مسؤوليتپذير در قبال فعاليتهايش است، منافات کامل با صدور حکم بازدداشت در بارهی او و طولانی شدن مدت آن دارد.<br />
علاوه بر اين، با وجود بازداشت او، آموختهايم که در چنين شرايطی برای هر فردی حقوق مشخصی تعريف میشود که رعايت آنها از سوی نهادهای مسؤول وظيفهای مسلم است و از اين جملهاند رعايت کرامت انسانی از جهات مختلف، امکان دسترسی به وکيل و عدم انسداد خبری و ارتباطی، به ويژه از لحاظ تماس شنيداری و ديداری با اعضای خانواده، نگهداری در شرايط مساعد و پرهيز از نگهداری به طور انفرادی. به اين ترتيب، ضمن اعلام اعتراض جدی به طرح چنين اتهامی عليه مريم بهرمن و بازداشتش، خواستار آزادی فوری او بدون هيچ قيد و شرطی هستيم. رهايی از وضع موجود حق مسلم شخصی با مشخصات مريم بهرمن است و هر شرايطی جز اين، يعنی نقض حقوق بديهی وی.<br />
به طول انجاميدن زمان بازداشت مريم بهرمن، به رغم سه نوبت ملاقات کوتاه با اعضای خانواده در ماه نخست بازداشت، مايهی شکلگيری و دامن زدن به نگرانیهای روزافزون شده است، از جمله: احتمال نگهداری وی به طور انفرادی و وارد کردن انواع فشار به او برای تن دادن و اعتراف به عناوين خاص اتهام وارده و نظير اينها.<br />
از بیستويک ارديبهشت ماه تا کنون، برخورداری از حقوق اساسی آزادی و امنيت را برای مريم در سکوت انتظار کشيدهايم. اکنون تداوم اين وضعيت نشانهی بیمسؤوليتی دستاندرکاران مرتبط است و در نتيجه موجب وهن جامعهی مدعی آزادی، اخلاق و امنيت. ديگر آن گونه انتظار کشيدن نه تنها جفايیست به مريم بلکه چنين رفتاری فرو شدن از باور به مفهوم آزادی و امنيت و اعتنا به حقوق مسلم هر شهروند است.<br />
پس، همچنان «در انتظار آزادی»، نه در سکوتی مبهم و بیمعنا، بلکه با فراخوان صدايی معترض و حقطلبانه.<br />
<div style="color: #990000;"><b>جمعی از فعالان اجتماعی و حقوق زنان</b></div><div style="direction: rtl; text-align: right;"><b style="color: #990000;">30 خرداد 1390 </b></div></div>Unknownnoreply@blogger.com0