۱۳۹۰ خرداد ۲۷, جمعه

امکان بروز فاجعه انسانی در مورد زندانیان سیاسی

مرگ هدا صابر، زندانی سیاسی در بند 350 زندان اوین نشان از احتمال بروز فاجعه ای انسانی در مورد زندانیان سیاسی توسط عوامل رژیم آدمکش ولایت فقیه دارد.اعتصاب غذا آخرین راه و سلاح یک زندانی سیاسی برای بلند کردن صدای اعتراض خود به بی عدالتی است. از آنجا که سلامتی و یا بروز هر اتفاقی ناگواری در مورد یک فرد زندانی بر عهده زندانبان و دستگاه قضایی حاکم است، بنابراین اعتصاب غذا نوعی به چالش کشیدن این مسوولیت و اعتراض معنا می دهد. اما از آنجاییکه رژیم آدمکش ولایت فقیه هیچ ارزشی برای جان زندانی، به ویژه زندانیان سیاسی قایل نیست، زندان را به مثابه ابزاری برای قتل و نابودی افراد به بند کشیده به کار می گیرد. وادار کردن زندانیان جنایی و یا آدمکشهای حرفه ای به ضرب و شتم زندانیان سیاسی، بدرفتاری و محدود کردن حقوق اولیه آنان و جلوگیری از دسترسی به وکیل و قطع رابطه آنان با بیرون زندان و در بی خبری نگه داشتن شان، نمونه ای از این اجحافات است.هدا صابر از جمله زندانیان سیاسی‌ای است که به گفته همسرش بدون هیچ حکمی حدود یک سال در زندان بود. او در اعتراض به رفتار حکومت با خانواده عزت اله سحابی و قتل دخترش، در زندان دست به اعتصاب غذا می زند، اما زندانبانان که از عوامل اطلاعاتی رژیم هستند، نه تنها به خواسته او ترتیب اثری نمی دهند، بلکه حداقل امکانات پزشکی که در این گونه مواقع جزو حقوق زندانی اعتصابی است را از او دریغ می کنند. هنگامی که در هشتمین روز اعتصاب غذا او اظهار ناراحتی می کند، نه تنها امکانات پزشکی به او ارایه نمی شود، بلکه از سوی کسانی که در بهداری زندان تحت نام "پزشک" و "کادر درمانی" کار می کنند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. در شهادت نامه 64 تن از زندانیان بند 350 زندان اوین که انتشار یافته، آمده است: "هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود در بهداری از سوی مامورانی که احتمالا ماموران امنیتی و اطلاعاتی بوده اند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت."اینگونه نه تنها هدا صابر از کمکهای اولیه پزشکی محروم می شود، بلکه در اثر ضرب و شتم و فشار روحی وارده سکته قلبی کرده و فوت می کند. همسر او، خانم فریده جمشیدی در گفتگو با رادیو صدای آلمان می گوید که دو روز بعد از مرگ هدا صابر به خانواده او این خبر را اعلام می کنند. این در حالی است که به گفته هم بندیهای او در زندان و همه آشنایانش، هدا صابر فردی ورزشکار بوده و هیچ گونه علامتی مبنی بر بیماری نداشته است. اما جعفری دولت آبادی، دادستان رژیم او را بیمار دانسته و می گوید: "او روز جمعه اظهار کسالت می‌کند. دو بار به بهداری زندان منتقل می‌شود و بعد به دلیل کسالت بیش از حد از طریق رییس دادسرای زندان به بیمارستان منتقل می‌شود اما در بیمارستان دچار آنفارکتوس (ایست قلبی) می‌شود."او در ادامه می گوید: "ما در چنین شرایطی به خانواده زندانی اطلاع می‌دهیم و آنها اجازه دارند در هر بیمارستان و با هر پزشکی که مایل هستند صحبت کنند تا بیمار در آنجا تحت درمان قرار گیرد؛ البته این اتفاق با تاخیر رخ داد و امکان انتخاب بیمارستان وجود نداشت."اگر حرف دادستان رژیم آدمکش را بپذیریم، او باید به خانواده صابر اعلام می کرد تا برای سلامتی عزیزشان اقدام کنند. این در حالی است که خانم جمشیدی می گوید دو روز بعد از مرگ صابر به او خبر داده اند. از سوی دیگر، این "تاخیر"ی که جعفری دولت آبادی درباره آن حرف می زند چیست؟ چرا عوامل زندان در مورد زندانی اعتصاب غذا کرده که اظهار ناراحتی می کند، نه تنها کمکهای پزشکی ارایه نداده اند، بلکه او را به شدت به باد ضرب و شتم گرفته اند؟ یعنی اینگونه دادستان رژیم آدمکش می تواند از زیر بار مسوولیت خود شانه خالی کند؟ او دفع الوقت در ارایه کمکهای پزشکی و باعث مرگ زندانی شدن با ضرب و شتم را یکجا توجیه می کند.همزمان، جنایت مزبور با اعتراض شدید سازمانهای بین المللی حقوق بشری روبرو شد. از جمله "گزارشگران بدون مرز" با انتشار بیانیه ای اعلام کرد: "این سازمان چگونگی مرگ هدی صابر، روزنامه نگار و نویسده زندانی ایرانی را به شدت تقبیح و رژیم ایران را متهم می کند که مسوول این واقعه است."همچنین خانم فریده جمشیدی، همسر هدا صابر می گوید: "فقط امیدوارم از نظر رسانه‌ای مساله مرگ هدی صابر مطرح شود و با جدیت دنبال شود. آقای صابر واقعا مظلومانه بدون هیچ حکمی یکسال در زندان بود، صدای کسی هم درنیامد. حالا هم به این صورت آدمی فرهیخته‌ و اهل علم و دانش و اهل کتاب و قلم بعد از ۴۸ ساعت جسدش را به خانواده‌اش تحویل ‌می‌دهند."رژیم جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی آدمکش آن مسوول مرگ هدا صابر است. برخورد با زندانی سیاسی هدا صابر نشان می دهد که جان زندانیان سیاسی در خطر است و رژیم آدمکش ولایت فقیه برای نابودی زندانیان سیاسی توطیه کرده و امکان بروز یک فاجعه انسانی در زندانهای آن وجود دارد. به همین دلیل باید یک گروه مستقل بین المللی از زندانهای رژیم دیدن کرده و از وضعیت زندانیان سیاسی گزارشی بی طرف ارایه دهد. بدون پیگیری همه جانبه، امکان اینکه بار دیگر رژیم خونخوار ولایت فقیه دست به یک فاجعه دیگری در مورد زندانیان سیاسی بزند، کم نیست. یا یک اعتراض گسترده و فشار به نهادهای بین المللی می شود جلو این فاجعه انسانی را گرفت.
نویسنده:جعفر پویه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

تماس info.sedayezendani@gmail.com