۱۳۸۹ دی ۲۳, پنجشنبه

زندانی سیاسی ارژنگ داودی: چگونگی دیالوگ با رژیم ولایت فقیه

زندانی سیاسی ارژنگ داودی طی دست نوشته ای چگونگی دیالوگ با رژیم ولی فقیه را تشریح کرده است وجهت انتشار در اختیار" فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده شده است که متن آن به قرار زیر می باشد:در کشور ما در 30 سال گذشته هر دو سرکرده حکومت مطلق استبداد دینی عرف دیپلماتیک را که سهل است، حتی ادب مرسوم و نزاکت معمول دنیای روز را نمی دانستند نه قبول داشتند و یا چون سایر تازه به دوران رسیده ها معرفت رعایت آن را نداشتند و کار را به آنجا رساندند که حتی نقد مشفقانۀ خودیهایشان را نیز بر نمی تابیدند و آنها را با دریده گویی و یاوه پردازی منکوب کرده و حتی به قتل رسانده اند .همین اینک رئیس جمهوری اسلامی یا به عبارت صحیح تر انترک جمهور آن نه تنها از رهبران و پیشینیان خود گوی سبقت را ربوده که حتی از لمپنهای چاله میدانی را هم کوی سبقت را ربوده است بطوریکه الحق و انصاف آینۀ تمام نمای کارگزاران حکومتی است که بازجویان اطلاعاتی امنیتی آن و رکیک ترین فحاشیهای ناموسی و ... غیر اخلاقی ترین اعمال را نسبت به مخالفان انجام می دهند و مقامات قضایی امنیتی آن جنایاتی چون کهریزک را رغم می زنند و از آن تیپ اوباش منشانی هستند که پس از برملا شدن جنایات از رو نمی روند هیچ، موقعیتی بهتری هم پیدا می کنند.زهی بیشرمی!سئوال اینست چگونه در برابر مشت آهنین و حرفهای زمخت سران چنین حکومتی می توان ادب و نزاکت را رعایت کرد و آیا اصولا می توان با زبان دیپلماتیک صحبت کرد یا شیوۀ نگارش دیپلماتیک را بکار گرفت؟ حکومتی که در بهترین حالات خود به همۀ فعالان اجتماعی و مبارزان سیاسی یک جا و بطور فله ای انگهایی چون توهین به رهبری و یا بعضا توهین به رئیس جمهور می چسباند و انواع اتهامات اخلاقی وارد می کند.حکومتی که حوادث کوی دانشگاه، کهریزک،قتلهای زنجیره ای و... و بالاتر از همه کشتار دهۀ 60 را در کارنامه ننگین خود دارد چه غربت یا سنخیتی می تواند با ابتدایی ترین اصول انسانیت داشته باشد.معمولا انگلهای بی مصرف به علت فقر دانش اجتماعی ،بینش اخلاقی و نیز نا برخورداری از اصالت فرهنگی و تربیت خانوادگی نمی توانند صراحت راستگویی و متانت لازم را در مواقع ضروری داشته باشند به لاجرم به ورطۀ فحاشی و هتاکی می افتند و در این حالت چگونه می توان به جواب دهنده یعنی مخاطب شجاع ایراد گرفت که چرا در مقام پاسخگویی از همان ادبیات سخیف استفاده می کند.زیرا شروع کننده پیشا پیش بی شخصیتی و نا فرهنگی خود را نشان داده و با اینگونه ادبیات که در صورت بی پاسخ ماندن خیره سرانه تر هم می شود و کار را به جای باریک می کشاند طرف مقابل را وادار می کند که متناسب با قابلیت درک و پذیرش طرف اول مقابلۀ به مثل نماید.راستی را ... اگر دانشمندی به هر دلیل و به ناچار سوار الاغی شود به شکرانۀ اینکه یک دانشمند است اهل فرهنگ و ادب و آداب آیا بایستی خطاب به الاغ بگوید جناب آقای دراز گوش لطفا توقف بفرمایید تا من پیاده شود یا مثل هر کس و ناکس دیگر از جمله یک چوپان پشت کوهی بایستی بگوید هوش و اگر نایستاد تکرار کند و اگر دوباره نایستاد در مرحلۀ سوم پوزه اش را بزند.زندانی سیاسی ارژنگ داودیبند 3زندان رجایی شهر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

تماس info.sedayezendani@gmail.com