ولی جانفشانی زندانی محکوم به سنگسار که اخیرا و برای بار دوم از سوی دستگاه قضایی به اتهام زنای محصنه به همراه ساریه عبادی به اعدام از طریق سنگسار (رجم) محکوم شده است در نامهای به فعالان حقوق بشر استمداد طلبید.
حکم سنگسار وی اخیرا از سوی شعبه هم عرض صادر و حکم مذکور از سوی دیوان عالی کشور تائید و به هر دو متهم ابلاغ شده است.
متن نامه ولی جانفشانی که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:
بنده ولی جانفشانی، ۳۵ ساله از شهرستان ارومیه هستم از اونجایی که بنده متاهل بودم و دارای یک فرزند برای گذران زندگی و معاش خانوادهام با توجه به شرایط سخت اقتصادی مجبور به رانندگی با تاکسی شدم و با مسافر کشی در خیابانها مشغول به کار شدم تا اینکه در سال ۸۷ با زنی بنام ساریه عبادی آشنا شدم و از انجایی هم که با هم همدرد بودیم بعد از مدتی به هم ابراز علاقه کردیم ولی چند ماهی نگذشت که توسط نیروی انتظامی ارومیه دستگیر شدیم و هر دوی ما را تحویل زندان مرکزی ارومیه دادند و بعد هم از انجا به دادگاه شعبه سه استان معرفی شدیم.
متاسفانه در کمترین از ۳ ماه به جرم رابطه نامشروع و زنای محسنه هر دو ما را محکوم به سنگسار کردند ولی به هر صورت حکم صادر شده به دیوان عالی کشور فرستاده شد و بعد از ۸ ماه نقض گردید تا دوباره برای رسیدگی به پرونده به یک شعبه دیگر ارسال گردید که متاسفانه برای بار دوم به سنگسار محکوم شدیم و حکم صادره از سوی دیوان عالی کشور تایید شد و به هر دو ما ابلاغ شد.
متاسفانه با پیگیریهای زیاد بنده و خانم عبادی و خانواده دو طرف نتوانستیم کاری بکنیم.
آیا واقعا چنین حکمی شایسته بشر هست؟ آیا ابراز علاقه و دوست داشتن یک زن و ارتباط با آن جرمی است که چنین حکمی داشته باشد؟
بدین وسیله از تمامی فعالان حقوق بشر و از تمام بشر دوستان و یا حداقل کسانی که حق و حقوقی برای انسان قائل هستند میخواهیم صدای ما را به گوش جهانیان برسانند و از شما تقاضای کمک داریم.
ولی جانفشانی زندانی محکوم به سنگسار
زندان ارومیه
۱ دی ماه ۸۹
حکم سنگسار وی اخیرا از سوی شعبه هم عرض صادر و حکم مذکور از سوی دیوان عالی کشور تائید و به هر دو متهم ابلاغ شده است.
متن نامه ولی جانفشانی که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:
بنده ولی جانفشانی، ۳۵ ساله از شهرستان ارومیه هستم از اونجایی که بنده متاهل بودم و دارای یک فرزند برای گذران زندگی و معاش خانوادهام با توجه به شرایط سخت اقتصادی مجبور به رانندگی با تاکسی شدم و با مسافر کشی در خیابانها مشغول به کار شدم تا اینکه در سال ۸۷ با زنی بنام ساریه عبادی آشنا شدم و از انجایی هم که با هم همدرد بودیم بعد از مدتی به هم ابراز علاقه کردیم ولی چند ماهی نگذشت که توسط نیروی انتظامی ارومیه دستگیر شدیم و هر دوی ما را تحویل زندان مرکزی ارومیه دادند و بعد هم از انجا به دادگاه شعبه سه استان معرفی شدیم.
متاسفانه در کمترین از ۳ ماه به جرم رابطه نامشروع و زنای محسنه هر دو ما را محکوم به سنگسار کردند ولی به هر صورت حکم صادر شده به دیوان عالی کشور فرستاده شد و بعد از ۸ ماه نقض گردید تا دوباره برای رسیدگی به پرونده به یک شعبه دیگر ارسال گردید که متاسفانه برای بار دوم به سنگسار محکوم شدیم و حکم صادره از سوی دیوان عالی کشور تایید شد و به هر دو ما ابلاغ شد.
متاسفانه با پیگیریهای زیاد بنده و خانم عبادی و خانواده دو طرف نتوانستیم کاری بکنیم.
آیا واقعا چنین حکمی شایسته بشر هست؟ آیا ابراز علاقه و دوست داشتن یک زن و ارتباط با آن جرمی است که چنین حکمی داشته باشد؟
بدین وسیله از تمامی فعالان حقوق بشر و از تمام بشر دوستان و یا حداقل کسانی که حق و حقوقی برای انسان قائل هستند میخواهیم صدای ما را به گوش جهانیان برسانند و از شما تقاضای کمک داریم.
ولی جانفشانی زندانی محکوم به سنگسار
زندان ارومیه
۱ دی ماه ۸۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر